سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/8/6
4:42 عصر

حواشی خواندنی از سخنرانی رسایی در دانشگاه چمران اهواز

بدست اسماعیل معنوی در دسته اهواز، رسایی، دانشگاه چمران


بسیج دانشجویی دانشگاه چمران اهواز جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخی را با
حضور حمید رسایی نماینده مردم تهران برپا کرده بود که این جلسه به دلیل
شعارهای برخی سبزپوشان که قصد داشتند اجازه سخنرانی به وی را ندهند، با
حاشیه‌هایی همراه شد.

به گزارش ایرنا، نماینده مردم تهران در این جلسه، همه شعارهای
سبزپوشان را توضیح داده و آن شعار را بی‌اثر می‌کرد که همین مساله سبب شد
تا حاشیه ها تبدیل به متن جلسه شود.


**ساعتی پیش از برگزاری مراسم ، سالن آمفی تئاتر شهید آوینی دانشگاه
شهید چمران پر شده بود و بیش از ? ????نفر نیز به صورت ایستاده در جلسه
حضور داشتند.


**برنامه قرار بود ساعت ? ???و ? ???آغاز شود اما به دلیل شعاردهی
حدود ???? نفر که چهره‌های خود را با دستمال سبز پوشانده بودند با ?
???دقیقه تاخیر آغاز شد.


**شعار مرگ بر دیکتاتور از سوی برخی سبزپوشان داده شد که رسایی نیز
این شعار را تایید کرد و گفت: بله ما هم می‌گوییم مرگ بر دیکتاتور اما
دیکتاور واقعی کسی است که ارزشی برای رای ? ???میلیونی مردم قائل نیست و
آن را قبول ندارد.


**مسوولان برگزاری این جلسه به رسایی اعلام کردند که عده‌ای قصد به
هم ریختن جلسه را دارند و جلسه را لغو کنید اما رسایی نپذیرفت و یک ساعت و
نیم در جلسه صحبت کرد.


** قاری برنامه در حالی که شعار سر می‌دادند، با بصیرت کامل آیه فی قلوبهم مرض ... را قرائت کرد.


**دانشجویان سبزپوش که تعداد آنها حدود ? ???نفر بود شعار توپ تانک
بسیجی دیگر اثر ندارد را سر دادند که رسایی گفت: بله این شعار درستی است
چون موسوی هم می‌گفت که من بسیجی ام اما متاسفانه می‌بینیم که اکنون
رادیوهای بیگانه از او حمایت می‌کنند پس ما هم می‌گوییم بسیجی آمریکایی
دیگر اثر ندارد. این پاسخ با استقبال حاضران مواجه شد و برای دقایقی شعار
بسیجی آمریکایی دیگر اثر ندارد از سوی حاضران سر داده شد.


** همزمان با آغاز سخنان رسایی، سبزپوشان شروع به پرتاب اشیاء مختلف
به سمت او کردند که وی گفت: این دوستان حتما می‌دانند که من چه می‌خواهم
بگویم که اینطور عصبانی شده و اجازه سخنرانی به من نمی‌دهند.


**آرامش رسایی در این جلسه به گونه‌ای بود که در طول این برنامه
لبخند به لب داشت. این حالت باعث می‌شد تا سبزپوشان بیشتر عصبانی شوند.


**رسایی از دانشجویی که دستبند سبز به دست داشت و در ردیف اول نشسته
بود خواست تا روی سن بیاید و نظراتش را بگوید و این را نشانه آزادی بیان و
احترام تفکرات طرف مقابل دانست اما همان عده قلیل اجازه سخنرانی به آن
دانشجو را نداده و در زمان صحبت او نیز همان جو را حاکم کرده و شروع به
تمسخر این فرد کردند.


** این مساله سه بار دیگر تکرار شد و جمعا چهار نفر از سبزپوشان در
کنار رسایی حاضر شدند و نظراتشان را گفتند و رسایی نیز به سوالات آنان
پاسخ داد . رسایی هر بار قبل از سخن آنها اعلام کرد: اگر شما سخن بگویید و
این جماعت نگذارند من پاسخ دهم یعنی آنها قائل به دیکتاتوری هستند.


**رسایی گفت: دانشجو اهل گفت و گو و منطق است و نه داد و قال که در
این هنگام دانشجویانی که اکثریت جلسه را تشکیل می‌دادند، با شعار الله
اکبر نظر او را تایید کردند.


**عده‌ای از طرفداران سبزپوش شعار رای ما را پس بدهید سر دادند که
رسایی پاسخ داد: ما رای تقلبی و رای به کاندیدای آمریکایی را نمی‌دزدیم.
با این جمله جمعیت به وجد آمد و به تشویق وی پرداختند.


** در ادامه جلسه سبز پوشان شعار دادند: رسایی بی‌عرضه که این
نماینده پاسخ داد: حضور چهل میلیونی مردم در انتخابات نشان داد که ما
بی‌عرضه نیستیم و الا نمی‌توانستیم مردم را پای صندوق بکشانیم.


**زمانی که یکی از حاضران سبزپوش بطری آب به سمت رسایی پرت کرد، وی گفت:
یاران پیامبر هم زمانی که قصد بیان حقایق به مردم را داشتند، به
سویشان سنگ پرتاب می‌کردند. ما از این حرکات ترسی نداریم. الزیدی هم کفش
به سوی بوش پرتاب کرد و ابوذر هم استخوان به سوی معاویه پرتاب کرد و آنها
هم به سوی یاران پیامبر سنگ پرتاب می‌کردند. مهم نیست که چه چیزی پرتاب
می‌شود بلکه مهم این است که پشت این پرتاب چه تفکری نهفته است.


**جواب‌های صریح رسایی موجب شد تا اواخر جلسه طرفداران سبزپوش که در
ابتدا حدود ? ???نفر بودند و شعار سر می‌دادند به کمتر از پنج نفر رسیده و
با عصبانیت بر سر دوستان خود فریاد می‌زدند که چرا شعار نمی‌دهید.


**رسایی پس از سخنرانی یک و نیم ساعته و مقاومت در برابر شعارها گفت:
من می خواستم در سخنرانی هم همین‌ها را بگویم که در جنگ نرم شعار مرگ بر
دیکتاتور سر می‌دهند ولی سعی می‌کنند دیکتاتوری نوین را حاکم کنند که
نمونه‌هایی از آن را دیدید.


** دانشجویان سبز پوش شعار سر دادند: ابطحی زیر شکنجه اعتراف کرده که
رسایی پاسخ داد: اگر ابطحی و حجاریان زیر شکنجه اعتراف کردند، پس آدم‌های
بی‌عرضه‌ای هستند. چون شهید آیت الله سعیدی را هر قدر هم که شکنجه کردند
نظرش را تغییر نداد ولی با شناختی که از ابطحی دارم قائلم که فردی منطقی
است و وقتی دیده شرایط چگونه است از اعمال خود پشیمان شده و اعتراف کرده
است.


**دانشجویان سبز پوش عصبانی وقتی هر شعاری می‌دادند و رسایی آن شعار
را توضیح داده و به خودشان برمی گرداند، شعار مرگ بر تو را سر می‌دادند که
رسایی گفت: مرگ حق است و سراغ همه می‌آید مهم این است که وقتی مرگ سراغ ما
آمد، دشمنان اسلام از مرگ ما خوشحال شوند.


**رسایی در پایان از تمام دانشجویان تشکر کرد حتی از دانشجویانی که
پارچه سبز به دست داشته و در جلسه حاضر بودند ولی به صورت منطقی برخورد می
کردند نیز تشکر کرد.


88/7/1
1:9 صبح

خورشید اسمان،‏ راستش حسادت می کرد...(یادداشت میهمان)

بدست اسماعیل معنوی در دسته رهبر

سلام. ببخشید اگه دیر به دیر می نویسم. این یادداشت رو یکی از دوستن برام گذاشته با تشکر از ایشون.

این همه لشکر امده به عشق رهبر امده .یعنی چی ! 

   جمعه این هفته وقتی ساعت6به سمت دانشگاه تهران حرکت می کردیم  اگر بگم خیل عظیم  شاید این جمله  تکراری باشد ولی یاد شعار جدید مردم افتادم که  در این اواخر می گفتند این همه لشکر امد به عشق رهبر امده .

 این بار لشکر امده بود زود تر از خورشید امده بودند تا خورشید را ببیند نه مثل همیشه از پشت پنجره. و خورشید امد  .خورشید اسمان راستش حسادت می کرد که این همه انسان چرا طلوع من را  نگاه نمی کنند مگر اون پایین چه خبره کی اونجاست چی میگه درسته خورشید ماه بود.راستش همین خورشید بود که دیشب ماه اسمان را تایید کرد .واما خورشید چه گفت انوار تابان خورشید تابید و گفتنی ها را گفت و خورشد رفت و موقع برگشتن بود که تازه خورشید اسمان را دیدیم به کوری چشم بدان.این لشکر به عشق رهبر امده بود .

این همه لشگر آمده   به عشق رهبر آمده

88/6/5
1:11 صبح

چرا رهبری انتخابات را اعجاز الهی خواند...؟!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

بعد از سلام.

وقتی هسته یک جریان از هم پاشیده بشود دیگر نمی توان امیدی به ادامه حیات آن داشت.

ماجرای اصلاح طلبان هم از این مسئله مستثنی نیست و ما امروزه می توانیم جریان تندروی اصلاح طلب(حساب افراد موجه جداست)را که طی سال های اخیر ضربات سهمگینی به انقلاب مردم ایران وارد کردند را از هم پاشیده بدانیم.

اگر به حافظه خود رجوع کنیم در می یابیم که برخی از  همین افرادی که هر چند شب یکبار در تلویزیون ظاهر می شوند و از خطاهای گذشته خود ابراز پشیمانی می کنند همانهایی اند که سال ها در دانشگاه ها و در مجامع مختلف به نام دموکراسی و جامعه مدنی فرمول های ناقص علوم انسانی غرب را برای جوانان ایران دیکته می کردند که امیدواریم این خطا ندانسته بوده باشد.وقتی نظریه پردازهای یک گروه از گفتار خود تبری بجویند چه حجتی بر رهروان آنهاست ، راهی را بروند که راه بلدشان از آن رو برگردانده ؟!

حال می توان فهمید که انتخابات دهم چه ثمراتی داشته است... سالها بود که این زخم های کهنه بدنه انقلاب مردم ایران را به درد آورده بود و موقعیتی برا ی مداوا پیش نمی آمد... حال باید درک کرد که آقا برای هر کلمه اش فکر و تدبیر می کند و بیخود نبود که این رفراندوم را اعجاز الهی خواند.


88/5/8
10:40 صبح

بحران در مملکتی که پیرو ولایت فقیه است، معنا ندارد

بدست اسماعیل معنوی در دسته احمدرضا حاجتی، رجانیوز

امام جمعه موقت اهواز و رئیس حوزه‌های علمیه خوزستان تأکید کرد: فرازو نشیب های زیادی در تاریخ انقلاب بوده است که در موارد متعدد مقام معظم رهبری حکیمانه آنها را حل و فصل نموده و کشتی انقلاب را عبور داده اند لذا باید توجه شود که در دام دشمن نیافتاد و اجازه نمی‌دهیم که در این گرد و غبارهای سیاسی جریان واداده و اپوزیسیون میدان‌داری کنند.

حجت الاسلام و المسلیمن میراحمدرضا حاجتی در گفت‌وگو با رجانیوز، با اشاره به اتفاقات رخداده اخیر، بهترین راه حل برون رفت از این وضعیت را تبعیت بی‌چون و چرا از ولایت مطلقه فقیه دانست و اظهار داشت: همانطور که تجربه بسیار ارزشمند انقلاب اسلامی و میراث گران‌بهای امام خمینی این را بارها به اثبات رسانده، بهترین راه حل برون رفت از مشکلات، تأکید و تسلیم در مقابل مرجعیت ولایت فقیه است و مرجعیت سیاسی و دینی ولایت فقیه رمز سعادت و تعالی امت است.

وی ادامه داد: فرمایشات امام از نو باید مورد بازخوانی قرار گیرد، امام زمانی فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد، حتماً و حتماً این فرمایشات امام باید به عنوان یک اصل مسلم و یک معیار مورد توجه نخبگان جامعه قرار گیرید.

امام جمعه اهواز با بیان اینکه گاهی اوقات بعضی از صاحبنظران چون از عینک خودشان وقایع جامعه را تحلیل می کنند، دچار اشتباه می شوند، تصریح کرد: بر اساس همین امر مثلاً کسی جامعه را بحرانی توصیف می کند ولی باید اذعان داشت که جامعه ای که سرسپرده ولایت فقیه است و منتسب به ائمه اطهار است، بحرانی را احساس نمی کند و در واقع مملکتی که پیرو ولایت فقیه است، بحران پذیر نیست.

وی یادآور شد: در سخت ترین شرایط انقلاب حتی آن زمانی که دشمن به عمق مرزهای ایران رسیده بود، هیچگاه امام اوضاع کشور را بحرانی ترسیم نکردند، و اساساً همین الان هم اگر به تحلیل تحلیلگران مراکز صهیونیستی مراجعه کنید، صحبت از اقتدار و قوت و توان روز افزون ایران اسلامی است.

حاجتی تحولات و حوادث پیش آمده پس از انتخابات را با درایت مقام معظم رهبری هموار شده عنوان کرد و افزود: این مسایل به تضعیف انقلاب اسلامی منجر نشده و نخواهد شد، لذا تاکید می کنم باید در برابر مرجعیت سیاسی و دینی ولایت فقیه تسلیم باشیم و این در واقع آموزه ای از آموزه های بلند شیعه است، بر همین اساس ولایت فقیه معیاری برای سنجش و ارزیابی صحت عملکرد و ثواب بودن راه همه جناح‌های سیاسی با سلایق مختلف است.

وی با تاکید بر عدم فاصله گرفتن از رهنمودهای مقام معظم رهبری،‌ عدم توجه به این امر را آفت جریانات سیاسی عنوان کرد و گفت: هرگاه جریانات سیاسی از رهنمودهای مقام معظم رهبری فاصله بگیرند، به همان مقدار از اصول فاصله گرفته اند.

امام جمعه اهواز، جایگاه دولت احمدی نژاد را براساس تکیه و تاکید بر مبانی اصولی انقلاب اسلامی و تاکیدات مکرر بر ولایت فقیه عنوان کرد و اظهار داشت: مهمترین شاخصه جناب آقای دکتر احمدی نژاد تبعیت از ولایت فقیه و باور این اصل نورانی است، آقای رئیس‌جمهور محترم باید این واقعیت را در نظر داشته باشند که ملاک سنجش امت حزب الله، همین اصل و باور ایشان به این اصل و عمل به گفته های خود در تبعیت از ولایت فقیه است.

وی تاخیر در اجرای حکم مقام معظم رهبری نسبت به مشایی را موجب به وجود آمدن سؤالاتی عنوان کرد و از رئیس‌جمهور خواست در اسرع وقت به این سوالات پاسخ دهد.

حاجتی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به جریاناتی که قصد ماهیگیری از آب گل آلود را دارند، اظهار داشت: یکی از نقاط قوت جریان اصولگرا در کشور که پرچمدار ولایت فقیه است، اعتقاد به نقد از درون است، چیزی که در 8 سال صدرات جرایان دوم خرداد شاهد آن نبودیم بنابراین هیچگاه نباید نقد دلسوزانه و انتقادات رهگشا را که در بدنه جریان اصولگرا شکل می پذیرد، دلیلی بر از هم پاشیدگی جریان اصولگرا دانست، اتفاقا این نقطه قوت این جریان است.

وی تصریح کرد: معصوم علیه السلام می فرمایند بهترین برادر من نزد من کسی است که عیوب من را به من تذکر دهد.

حاجتی با تأکید بر اینکه ما هنوز دردفاع اصولی از نقاط قوت دولت اصولگرا و رئیس‌جمهور مکتبی مصریم و بر نقد دلسوزانه جریان اصولگرا پای فشاری می کنیم، تصریح کرد: بر تبعیت جانانه از فرمایشات مقام معظم رهبری همواره تاکید داریم و اعلام می کنیم فصل الخطاب ما در همه زمینه ها رهنمودهای عاقلانه برآمده از منطق شیوای مقام معظم رهبری است.

وی در پایان توجه دوستداران انقلاب را به دام های پهن شده برای جریان اصولگرا جلب کرد و گفت: فرازو نشیب های زیادی در تاریخ انقلاب بوده است که در موارد متعدد مقام معظم رهبری حکیمانه آنها را حل و فصل نموده و کشتی انقلاب را عبور داده اند لذا باید توجه شود که در دام دشمن نیافتاد و نگذاشت که جریان واداده و اپوزیسیون برای خود میدان داری کنند.

میراحمدرضا حاجتی

88/4/30
1:7 صبح

دکتر با چه کسی درد و دل می کند...؟

بدست اسماعیل معنوی در دسته احممدی نژاد، درد و دل

 خدا نصیب همتون بکنه ، من یه داداش ابراهیم دارم که چندسالی از خودم بزرگتره و راستش رو بخواهید توی یه سری مسائل دست من رو از پشت بسته. همین چندساعت پیش زنگ زد و امر کرد که یادداشت قشنگش رو توی وبلاگ بذارم و من هم گفتم - چشم -

 

بالاخره هر انسانی نیاز به درد و دل دارد.کمی که فکر کردم .فهمیدم که دکتر اصلا وقت درد و دل  ندارد.امان از دل پر قصه امان از بغض .فهمیدم نه غلط گفتم بارها با چشمان خودم دیدیده ام که دکتر فقط پای درد و دل مردم می نشیند و دردهایش را در دل خود می نگارد.وخیانت دوست و دشمن را هم پاسخ نمی دهد با خودم گفتم چطور یک انسان اینقدر تاب و تحمل دیدن و شنیدن درد و دل مردم نه یک روستا نه یک شهر بلکه یک ملت را دارد.

به یاد  فرمایش آن مرجع بزرگوار افتادم که انقدر نامشان پر بهجت است که خود را لایق اوردن اسمشان نمی دانم که فرمودند بهترین ذکر  ذکر عملی است.باز با خودم فکر کردم پس احمدی نژاد که شب و روز برای محرومین و اغنیا کار می کند .حتما شامل این ذکر عملی می شود! .بعدها فهمیدم احمدی نژاد فقط  عدالت محور نیست.گذشت مهربانی و  شجاعت را هم اضافه کنید اغراق نمی کنم وقتی رفتار ایشان را با دیگران مقایسه می کنم  می فهمم ایشان هنوز رزمنده ی دفاع مقدس و گارگر کشاورز و استاد دانشگاه است.نه شبکه دارد نه ثروت دارد فقط خدا را دارد.ولی این سوال هنوز در ذهنم و در دلم بود که او با چه کسی درد و دل می کند؟.اصلا وقت پیدا می کند آیا تا به حال بغض گریه اش از بی عدالتی ها در حق  او مردمش ترکیده است ؟حالا فهمیدم دشمن شماره یک احمدی نژاد عدالت طلبی اوست .به قول مقام معظم رهبری احمدی نژاد اگر رای هم نمی اورد ولی شعار عدالت خواهی را زنده کرد....خلاصه داستان پر غصه ی ما به  اینجا رسید که دکتر احمدی نژاد نه نامه ا ی برای فردا نوشت نه نشست و گفت که نمی گذارند.راستی نامه ای برای فردا یادتان هست که نویسنده گفته بود برای ایندگان نوشتم تا انان قضاوت کنند. حالا قضاوت کنید؟!....راستی اگر دکتر را دیدید بدانید دل پر غصه ای دارد این مرد به غصه هایش نیافزاید.فهمیدم با کی درد ودل می کند .اخر مرد که گریه نمی کند این را از بچه گی مادران ما در گوشمان لالایی گفته اند.  سر افراز باشی میهن من

دکتر

88/4/27
3:10 صبح

نامه سرگشاده من به اوباما...

بدست اسماعیل معنوی در دسته اوباما

آقای اوباما سلام.

شاید برخی بر من خرده بگیرند که چرا به تو سلام می کنم. اما باید عرض کنم که ما مسلمانان اهل احترام و ادب هستیم و البته این ارمغان دین مبین اسلام برای همه بشریت است.

.وقتی برای اولین بار رنگ سیاه چهره ات را دیدم گمان کردم تو هم مانند بسیاری از هموطنانت که به جرم سیاه بودن سال ها از جانب حاکمانشان مورد بی مهری قرار گرفته اند ، از این فرآیند برده داری مدرن خسته شده ای گمان می کردم تو هم دیگر طاقت مشاهده تصاویر ضرب و شتم سیاه پوستان امریکایی توسط اف بی آی را نداری... در ذهنم قلبی سفید هرچند لکه دار برایت مجسم کردم . اینگونه می پنداشتم که در آخرالزمان حاکمی متفاوت با دیگران بر سرزمین امریکا که همواره تحت نفوذ شبکه های ثروت و قدرت صهیونیستی بوده سلطه یافته است.

اما حیف که این تصورات چند صباحی بیش دوام نیاورد.وقتی تحریم ها را علیه ایران تمدید کردی وقتی همان حرف هایی را که لابی صهیونیست برای بوش دیکته می کرد تو هم نوشتی به حقیقت درونت پی بردم و بخوبی دستان آهنین در دستکش های مخملی را احساس نمودم.

امروز قلم بدست گرفته ام تا برای شماهایی بنویسم که به این تحولات اخیر ایران دل خوش کرده بودید شمایی که گمان می کردید مردم ایران درمقابل انقلاب و نظام خود می ایستند.

جناب اوباما شما بهتر می دانی که نه امریکا و نه هیچ یک از هم پیاله هایتان حتی در خواب هم نمی توانند مشارکت 85درصدی مردم را در انتخابات های خود تصور کنند و حال اینکه مردم ایران در شرایطی که هیچ کس انتظار آن را نداشت به ندای هل من ناصر...مقتدای خویش لبیک گفتند . لبیکی که آنقدر رسا و دندان شکن بود که بتولند آزادی دیپلمات های ایرانی را در پی داشته باشد. لبیکی که آنقدر طنین انداز بود که بتواند لحن هیلاری را 180درجه عوض کند و بازهم گزینه گفتگو را درمقابلتان قرار دهد آری شما گزینه دیگری ندارید که بخواهید به آن فکر کنید.

این جوانانی که هر کدام نظر و حرفی برای خود دارند هرگونه لباس و ظاهری هم که داشته باشند اگر رهبر و پیشوایشان امر کند فارغ از هرگونه جناح و دسته به تکلیف ملی و دینی خود عمل می کنند و شما چه می دانید که حسین کیست؟ کجا از اعجاز یک یاعلی اگاهید؟ اینها بزرگ شدگان عاشورا و تاسوعا هستند! این ها هر ساله گوهر وجودشان را در صدف اعتکاف و رمضان و قدر قوت می بخشند. آری اینان دختران و پسران سرزمین شلمچه و دوکوهه اند . مگر رزم آوری های پدرانمان را به خاطر ندارید که چگونه خواب را از چشمانتان ربودند؟

«واما این خطوط پایانی را برای تو می گویم مولای من ای خامنه ای، حسین را یک عباس بود و تورا یک ملت عباس!»

اوباما

88/4/12
1:28 صبح

دزد...!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

فردی را دیدند در حالیکه فرار می کرد مدام فریاد می زد «دزد! دزد! دزد!» و این درحالی بود که عده ای با فاصله کوتاهی بدنبال همین فرد می دویدند و آنها هم فریاد می زدند«دزد! دزد! دزد!».

اوضاع از این قرار بود که بنده خدای اولی همان دزد مورد نظر بوده که با اتخاذ یک سیاست تهاجمی سعی بر آن داشته تانظر عابرین را به یک دزد خیالی جلب کند.

حال قصه جناب مهندس میرحسین موسوی (البته شان ایشان اجل از دزدی است!)هم خیلی نمی تواند چیزی فراتر از این مسائل باشد اما سوال اینجاست در حالی که جناب موسوی با جدیت اصرار بر این فرضیه خود دارند که براساس آن در انتخابات ایران تقلب فاحش حداقل یازده میلیونی ! صورت گرفته در مقابل هیچ سندی که دال بر تقلب گسترده باشد ارائه نکرده و  ادله همسر مکرمه ایشان هم که  بیشتر جنبه طنز داشت! (مضمون:وقتی من اهل لرستان هستم چگونه ممکن است مردم لر به داماد خود رای ندهند؟!)

آیا ماجرای مهندس قانونمند ما شباهتی با همان دزد با هوش ندارد؟ راستی چه کسی تاکنون از ایشان پرسیده است که آیا شما واقعا ??میلیون رای داشتید؟! البته ما قانونمندیم و نظر شورای نگهبان را تایید می کنیم اما نکته قابل تامل اینجاست که بسیاری از ارای ماخوذه موسوی در واقع «آری»به موسوی نبوده و بیشتر یک «نه» به برخی انتقادات وارده به دولت بوده البته جریان حامی آقای هاشمی را نیز باید به آن افزود که این سلسله با سنگ تمام جناب خاتمی به پایان می رسد و از نگاهی نمی توان موسوی را دارای ??میلیون طرفدار دانست زیرا بسیاری از مردم تهران که رای اول خود را به وی داده بودند امروزه در اثر بی قانونی موسوی و همراهان نچندان با هوشش علیه وی موضع گرفته اند و این «مشت» نمونه خوبی از «خروار »آرای ملت ایران است.


88/3/31
11:58 عصر

تکرار بنی صدر ...؟!

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، اغتشاشات، موسوی، حوادث

هنوز خاطرم هست که آقای مهندس میر حسین موسوی در مناظره خود با محمود احمدی نژاد چگونه از بی قانونی دولت انتقاد می کرد و در جایی دیگر ایشان بر بی اهمیتی و بی ارزشی مناصب دنیوی تاکید می کرد.

بی قانونی و عدم پایبندی به مصوبات مجلس از جمله اتهاماتی بود که از جانب  مهندس موسوی به دولت نهم وارد شد . هر چند خود این ادعا ها در جای خود قابل نقد است لکن باید از اقای موسوی پرسید مگر می توان با دستمال کثیف شیشه را تمیز کرد؟

در کدام یک از حرکات میرحسین پس از انتخابات می توان رد پایی از قانونمداری پیدا کرد؟ ایشان امروز با صدور بیانیه خود پا را از قانونگریزی فراتر نهاد و به اصل نظام (تلویحاً) دهن کجی کرد.

شاید برخی نگارنده را به تندروی متهم کنند که باید از ایشان پرسید زمانی که رهبری نظام (که مطلع ترین فرد به همه امور کشور است) صراحتا انتخابات را تایید کرده است و به شدت از برگزاری تجمعات غیرقانونی انتقاد می کند و آن را نوعی بدعت می داند و در مقابل پس از گذشت حدود 48ساعت و درشرایطی که اکثریت بزرگان و تاثیرگزاران کشور همه را به تبعیت از فرامین رهبری دعوت کرده اند آقای موسوی بیانیه می دهند و بازهم به همان مواضع باب میل امریکا و اسرائیل خود تاکید می کنند و انتخابات مورد تایید رهبری و اکثریت مردم را بنا بر فرضیات خود باطل( ونه حتی مخدوش!)می خوانند آیا می توان کلمه دیگری بجز دهن کجی به نظام برای ایشان برگزید؟! هر چند ایشان در بیانیه شان همچنان از امام و انقلاب نام می برند و احتمالا اوباما و شیمون پرز هم برای حفظ ارزش های نظام به یاری آقای موسوی آمده اند! و تعجب نکنید اگر اوباما در 48ساعت آینده میرحسین را سیتی زن ایالات متحده بخواند.

از نگاه نگارنده انقلاب اسلامی ایران در آستانه یک تحول عظیم قرار دارد که امیدواریم این تحول با اتفاقاتی نظیر فرار بنی صدر و منافقین همراه نباشد.


88/1/29
1:22 صبح

رئیس جمهور بعدی کیست؟... دکتر، مهندس یا روحانی؟

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، سیاست

 

تحلیل موسسه بلژیکی مطالعات استراتژیک خاورمیانه:

انتخابات ماه ژوئن ایران را می توان یکی از مهم ترین ترین رویدادهای سیاسی خاورمیانه نامید؛ انتخاباتی که رئیس جمهور پر سروصداترین کشور خاورمیانه را مشخص خواهد کرد و تأثیرات شگرفی رقم خواهد زد.
نشریه موسسه بلژیکی مطالعات استراتژیک خاورمیانه و جهان اسلام ، با ذکر این مطلب در مقاله ای با تیتر "رئیس جمهور بعدی ایران ؛ دکتر ، مهندس یا روحانی؟!" نوشت: دکتر محمود احمدی نژاد ، بسیار امیدوار است که همانند گذشته ، سنت تکرار دور دوم ریاست جمهوری ، درباره او نیز مصداق یابد و این درحالی است که جناح مخالف دولت می گوید: "همان طور که انتخاب احمدی نژاد برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در مرحله دوم انتخابات صورت گرفت ، برای اولین بار نیز او ریاست جمهوری یک دوره ای را تجربه خواهد کرد."
با این ، اصلاح طلبان که با کاندیداتوری محمد خاتمی - رییس جمهور سابق ایران - خود را در یک قدمی "پاستور" می دیدند ، اینک با انصراف او از ادامه رقابت ها ، نگرانی های جدی دارند.
"پاستور" ، نام خیابانی در مرکز تهران است که دفتر رئیس جمهور ایران در آن جای دارد.
نگرانی های اصلاح طلبان ایرانی ، البته بی دلیل هم نیست .آنها این بار با دو چهره قدیمی شان به میدان آمده اند:مهندس میرحسین موسوی و یک روحانی به نام مهدی کروبی.s
نظرسنجی ها در پایتخت ، نشان می دهند که از میان این دو ، موسوی ، با اقبال بیشتری مواجه است ولی به نظر می رسد کروبی در میان مردمان شهرهای کوچک و روستاها به ویژه در غرب کشور ، که زادگاهش است ، جایگاه بهتری داشته باشد.
او در انتخابات گذشته ریاست جمهوری نیز کاندیدا بود و با شعار "هر شهروند ایرانی 50 دلار در ماه" توانست تقریباً 5 میلیون رأی کسب کند و اگر کمی شانس داشت ، می توانست با چند صد هزار رأی بیشتر ، احمدی نژاد را پشت سر بگذارد و رئیس جمهور شود.
مهندس موسوی نیز تا 20 سال پیش نخست وزیر ایران بود و بعد ازآن که در اصلاحات قانون اساسی ایران سمت نخست وزیری حذف شد ، او نیز به ناگاه از صحنه سیاسی کشور کنار رفت و کمتر کسی در طول دو دهه پرحادثه ایران ، از وی نامی شنید تا آن که از چند ماه پیش ، وی عزم کاندیداتوری کرد و کسانی که نخست وزیری او را به یاد دارد با دیدن چهره جدیدش که تقریباً تمام موهایش سفید شده

بود ، یکه خوردند.e
او هر چند به مدت کمی کمتر از 8 سال نخست وزیر ایران بود ، اما با توجه به این که 20 سال از روزهای قدرت اش می گذرد، بسیاری از ایرانیان او را فراموش کرده اند و نسل جدید نیز او را نمی شناسد.
در داخل ایران گفته می شود اصلاح طلبان با کاندیدایی به میدان آمده اند که برای نسل گذشته  ، "فراموش شده" و برای نسل کنونی"ناشناخته" است.(اغلب حزب های مهم اصلاح طلبان از موسوی حمایت می کنند.)
با این حال ، اصولگرایان ، با یک کاندیدا به میدان آمده اند؛
کاندیدایی که امروز بیش از هر چهره سیاسی دیگری در ایران شناخته شده است و بیش از آن که منتقدان سرسختی دارد ، از حامیان پروپاقرص برخوردار است.
محمود احمدی نژاد- که در رشته حمل و نقل و ترافیک دکترا دارد - پیش از ریاست جمهوری ، شهردار پایتخت بود .
او در حدود یک سالی که شهردار بود ، به عنوان نماد خدمت رسانی به شهروندان تهرانی شهرت یافت .
 احمدی نژاد در آن ایام ، دست به ابتکار مهمی زد و هر هفته در یکی از مناطق تهران ، دیدارهای مردمی با درهای باز برگزار کرد و بدین ترتیب ، هزاران تهرانی توانستند با امضای او ، مشکلات شان را حل کنند و البته در انتخابات ، به او رأی دهند.
بعدها که "شهردار احمدی نژاد" به " رئیس جمهور احمدی نژاد"  تبدیل شد، الگوی دیدار با مردم را به کل کشور تعمیم داد و بدین ترتیب برای اولین بار در تاریخ ایران پدیده ای به نام "سفرهای استانی" شکل گرفت.a
چندی پیش ، یکی از وزیران او در روزنامه رسمی دولت نوشت که این سفرها باعث شد بسیاری از کارهای بر زمین مانده در استان ها و شهرهای دورافتاده ، سر و سامان بگیرد و به عنوان مثال به چند پروژه بیمارستانی و فرهنگی در استانی به نام همدان اشاره کرد که کار احداث شان از 15 -20 سال پیش آغاز شده و ناتمام مانده بود ولی مصوبات سفر استانی دولت به این استان ، باعث تکمیل آنها شد.(اشاره این نشریه به سرمقاله صفارهرندی ،وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران است.)
البته شاید برای اروپایی ها ، این سوال پیش آید که مگر برای تکمیل و ساخت پروژه هایی مانند بیمارستان لازم است رئیس جمهور رأساً وارد عمل شود؟
این سوال بدین دلیل پیش مطرح می شود که در اروپا و حتی در کشورهایی مانند ژاپن و اخیراً چین ، این افراد نیستند که کارها را پیش می برند ، بلکه سیستم ها به درستی عمل می کنند و مدیران ، عمدتاً سیاستگذاری ، راهبری و نظارت می کنند  اما در کشورهای در حال توسعه ، تا مدیران ارشد "عملکرد میدانی" نداشته باشند ،
مدیریت های میانی و سطوح پایین تر ، همواره دچار کندی یا حتی توقف هستند و اتفاقاً یکی از معضلات اقتصاد ایران ، همین پیشرفت بسیار کند پروژه هاست به طوری که اگر مراحل ساخت یک کارخانه در بلژیک مثلاً 5 سال طول بکشد ، تعجب نکنید اگر بشنوید ساخت مجموعه ای کاملاً مشابه آن در ایران ، 15 سال و 25 سال و بلکه بیشتر طول می کشد و حتی گاه ، هنگامی به بهر برداری می رسد که از صرفه اقتصادی افتاده است!,.
بنابراین ، ادعای وزیر ایرانی را می توان باور کرد و سفرهای رئیس جمهور -که با همه وزیرانش صورت می گیرد - را در حل مشکلات منطقه ای داخل ایران مؤثر شمرد.
این سفرها ، باعث محبوبیت دکتر احمدی نژاد در میان مردمانی شده است که تا پیش از این احساس می کردند "پایتخت" آنها را فراموش کرده است ولی در این سفرها ، در اوج ناباوری دیدند که رئیس جمهور کشور ، حتی به روستای آنها آمد و  به دستور او پس از مدتی راه شان آسفالت شد یا وام های عقب افتاده شان دوباره قسط بندی شد و یا کارخانه ای برای خرید شیر و محصولات کشاورزی شان ، بنا گردید.
این ها ، کسانی هستند که به احتمال قوی ، برای برگزیدن گزینه خود از میان کاندیداها ، حتی به دیگران فکر هم نخواهند کرد و روز 12 ژوئن (22خرداد) ،نام احمدی نژاد را در برگه های رأی شان خواهند نوشت.

گذشته از این ، هم اکنون بسیاری از ایرانیان ، به دلیل پیشرفت های این کشور در زمینه انرژی هسته ای ، به خود می بالند و در همان حال ، احمدی نژاد و شجاعت او در برابر غرب را عامل این پیشرفت ها می دانند.
آنها می گویند: اصلاح طلبان ، در مقابل غرب ( و مشخصاً تروئیکای اروپایی)  رفتار منفعلانه ای داشتند و این امر
باعث شد تاسیسات اتمی ایران به مدت دو سال پلمپ و دانشمندان هسته ای خانه نشین شوند ولی احمدی نژاد ، پلمپ ها را -که از نظر ایرانیان ظالمانه شمرده می شود - برداشت و سانتریفیوژها را به کار انداخت و هر سال چند خبر خوش هسته ای به مردم داد به گونه ای که در دوران او ، به تقویم رسمی ایران ، روزی به نام "تکنولوژی ملی هسته ای" افزوده شد.
به علاوه محمود احمدی نژاد با جسارتی که در نوشتن نامه تبریک به باراک اوباما ، رئیس جمهور جدید آمریکا از خود بروز داد، نظر بسیاری از ایرانیان هوادار رابطه با آمریکا را به خود جلب کرد.
هم اکنون ، در صد بالایی از مردم ایران ، طرفدار مذاکره با آمریکا و رفع تنش ها با این کشور هستند و معتقدند که اگر قرار باشد از ارتفاع دیوار بلند بی اعتمادی بین واشنگتن و تهران کاسته شود ، تنها کسی که جرأت این کار را دارد احمدی نژاد است.
بنابراین بسیاری از مخالفان احمدی نژاد نیز به او "رأی تاکتیکی" خواهند داد به امید این که بتواند مشکل ایران وآمریکا را یک بار برای همیشه حل کند.
ایران ، جامعه ای است که برغم وجود مظاهر تمدن در آن ، به شدت سنت گرا و مذهبی است .
بسیاری از ایرانی ها ، جمعه هر هفته - که در ایران تعطیل است - به مساجد می روند و نماز جمعه بپا می دارند و در طول هفته نیز در اماکن دیگری که حسینیه یا هیأت نامیده می شود ، آیین های دینی خاصی برگزار می کنند و دعا می خوانند.

حتی ایرانی های فقیر نیز می کوشند کمی از دارایی اندک خود را مصروف این آیین ها کنند.
این افراد که اکثریت قابل توجهی را در ایران به خود اختصاص می دهند، ترجیح می دهند فردی بر سر کار آید که به اعتقادات شان احترام بگذارد و جلوی فساد را بگیرد .
اینان نیز در میان کاندیداهای اصلاح طلبان و اصولگرایان ، عمدتاً به کاندیدای گروه دوم رأی خواهند داد، یعنی به محمود احمدی نژاد.
نکته دیگری که نگرانی اصلاح طلبان را باعث شده ، استقبال های صورت گرفته از احمدی نژاد در سفرهای اخیر استانی اش به ویژه در یزد(زادگاه خاتمی) و اصفهان(پایتخت اسبق ایران) است.
تصاویری که در اینترنت منتشر شده ، همگی حاکی از حضور پرشمار جمعیت در آیین استقبال و سخنرانی های عموماً آتشین احمدی نژاد است.

نکته جالب توجه این که منتقدین دولت احمدی نژاد نیز بر اصالت این عکس ها صحه می گذارند و مدعی مونتاژ بودن آنها نمی شوند و تنها نکته ای که بیان می دارند این است که این افراد را "آورده اند".
حتی اگر این سخن اصلاح طلبان نیز درست باشد ، آنها باز هم نگران هستند زیرا چه تضمینی وجود دارد همان کسانی که آورده شده اند ، توسط آورندگان ، تشویق نشوند که به احمدی نژاد رأی ندهند؟
در مقابل ، حامیان دولت می گویند که در دور دوم سفرهای استانی ، احمدی نژاد با استقبال بیشتر مردم مواجه شده است چون آنها با چشمان خود دیده اند که پس از دور اول سفرهای استانی ، استان شان آباد تر شده است.(رئیس جمهور ایران در 4 سال گذشته به هر استان 2 بار سفر کرده است؛ دومین سفر "دور دوم" خوانده می شود.)
به علاوه ، این یک باور عمومی در میان اغلب مردم ایران و حتی منتقدان حزب حاکم است که احمدی نژاد، مرد درستکاری است که از بودجه و ثروت عمومی که عمدتاً از فروش نفت حاصل می شود ، برای خود و اطرافیانش استفاده نمی کند.
همچنین بسیاری بر این باورند که احمدی نژاد ، پرکارترین رئیس دولت در ایران است و واقعاً قصد کار کردن دارد ولی مخالفانش که بسیار هم پرقدرت هستند و مافیایی عمل می کنند ، مدام در کار او اخلال می کنند.
پاکیزگی مالی و اراده کار کردن برای مردم ، دو چیز کمیاب در جهان سوم  و کشورهای در حال توسعه است که بسیار از مردم ایران ، این دو را در احمدی نژاد می بینند و ترجیح می دهند به او رأی دهند.
این ها ، بخشی از نگرانی ها اصلاح طلبانی است که در ماه ژوئن ، در یک ماراتن نفس گیر به مصاف احمدی نژادی خواهند رفت که گمان می رود شانس بالایی برای پیروزی داشته باشد ، همانی که در همه سفرهای استانی اش تأکید کرده است که "خسته نیست".
با همه این اوصاف ، همه چیز به ایام منتهی به انتخابات و آشکار شدن رقابت ها به شکل رسمی بستگی دارد و این در حالی است که رئیس جمهور احمدی نژاد اخیراً مسوولان دولتی را از ورود به فعالیت های انتخاباتی منع کرده است.
ژوئن امسال ، در ایران اتفاق مهمی رخ خواهد داد و از هم اکنون خبرنگاران بسیاری از سراسر دنیا ، بلیت سفر به ایران در 12 ژوئن را رزرو کرده اند.

s

http://www.vebnevesht.blogfa.com


88/1/27
1:16 صبح

وقتی میرحسین به اهواز می آید...

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، میرحسین، اهواز

باید اعتراف کنم تا همین چند روز قبل خیلی میرحسین را نمی شناختم وتصوراتم از او یک انسان محترم و پایبند به اصول بود که با توجه به شرایط برخی اصلاح طلبان به جهت عدم اقبال مردمی نسبت به چهره هایشان قصد استفاده- نه حتی سوء- از آن را داشتند اما برخی اظهارنظرهایش در اولین کنفرانس خبری و همچنین حمایت های تعدادی  گروه های منحرف از وی به تنهایی باعث شده بود که در نوع برداشتم از شخصیت میرحسین تجدید نظرکنم.که البته تماس تلفنی یکی از دوستان از دانشگاه چمران اهواز برگ زرین دیگری بر برخوردهایانتخاباتی وی افزود . ماجرا از این قرار است که حامیان مهندس میرحسین موسوی در جلسه خود در دانشگاه اهواز فقط اجازه سوال پرسیدن یک منتقد را می دهند که آن هم معلوم نیست به چه شیوه ای توانسته این اجازه را بگیرد و زمانیکه دانشجوی بیچاره از نظریات غلط برخی تندروهای اصلاحات در مورد انقلاب و امام انتقاد می کند با پاسخ موسوی مواجه می شود که حتی برخی حامیان وی نیز از بیانش ناراضی بودند. موسوی که طی بیست سال گذشته هیچ خطری را به اندازه دولت احمدی نژد برای کشور احساس نکرده بود تحت لوای حمایت سازمان مجاهدین و حزب مشارکت و صدالبته سیدمحمدخاتمی سیاست های کدام انقلاب را دنبال خواهد کرد؟ اگر سکان کشور بدست رهبر است که رهبری بارها موضع خود را نسبت به دولت نهم اعلام کرده و اگر به دموکراسی هم معتقدید که استقبال بی نظیر از رئیس جمهور در سفرهای استانی شاهد صدقی بر ادعای عملکرد مثبت این دولت است.

 

sgb

<      1   2   3   4   5   >>   >