سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/23
10:20 عصر

کروبی/ولایت/قم/رجب/فریاد

بدست اسماعیل معنوی در دسته

کمی خسته ام/ دنیا دارد غروب می کند/ امشب، شب اول رجب است/ یا من ارجوه لکل خیر/ کروبی به قم رفته است/ با لباس مقدس پیغمبر!/ و امن سخطه عند کل شر/ کروبی عمامه دارد/ هوا گرم است/ برخی می گفتند قمی ها ولایتی نیستند/ کروبی در پاترول مشکی وارد شهر شد/یا من یعطی الکثیر بالقلیل/ مردم با شعار مرگ بر منافق از شیخ استقبال کردند!/ هواگرم بود برق هم رفت!/ امشب شب زیارتی امام رضا و امام حسین است/ مردم قم زیارتتان قبول باشد/ السلام علیک یا علی بن موسی الرضا/ مرگ بر منافق بی سواد/السلام علیک یا اباعبدالله/ مرگ بر ضد ولایت فقیه/سالگرد آغاز فتنه سبز/رجب/حسین/رضا/تولی و تبری/قم!


89/3/23
5:32 عصر

سید حسن مصطفوی در دو نگاه

بدست اسماعیل معنوی در دسته سیدحسن مصطفوی

اگر روی آن میز نمی نشستی مجبور نبودی حالا عرق از پیشانی ات بگیری!

 سیدحسن

 چند روز بعد........

 سیدحسن


89/3/21
6:29 عصر

هر سیدحسنی ، که «خمینی» نمی شود!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

اسماعیل معنوی-هنوز خاطرم هست وقتی امام خامنه ای انتخابات ریاست جمهوری دهم را یک «اعجاز الهی» خواند، بازهم این سخن مانند بسیاری دیگر از فرمایشاتشان ناشناخته ماند و رسانه ها اغلب تنها به درج و پخش عادی این خبر اکتفا کردند. در اولین مرحله با برگزاری دادگاه متهمان اغتشاشات حجم انبوهی از منافقینی که سالها در لباس خط امام تیشه به ریشه تفکر روح اللهی می زدند برای مردم به خوبی شناسایی شدند و شاید به هیچ نحو دیگر نمی توانستیم این منافقین را برای مردم معرفی کنیم و بازتاب و بازخورد منفی هم نداشته باشد .
 از بیداری عمومی ، تقویت جایگاه ولایت و ... که بگذریم یکی دیگر از ابعاد این اعجاز الهی پی بردن مردم به شخصیت حقیقی آقای سیدحسن مصطفوی است.
ترفندی که اصلاح طلبان در فکر استفاده از آن برای ادامه حیات سیاسی خود بودند استفاده از نام سیدحسن با تابلوی خمینی در انتخابات های مجلس و ریاست جمهوری آتی بود که بحمدلله نقش برآب شد. ترفندی که با توجه به محبوبیت روزافزون حضرت روح الله بیم آن می رفت تا بتوانند بخشی از جامعه را با این تفکر غرب گرا همراه سازد.
سیدحسن مصطفوی
 بامواضع غلط وعموماً مورد رضایت سران فتنه سیدحسن مصطفوی درحوادث پس از انتخابات ، عدم حضورش در مراسم تنفیذ رییس جمهور و خصوصا سکوتش در ماجرای اهانت به امام راحل کم کم اذهان عمومی متوجه این نکته شد که گویا بین ایشان و جریان فتنه سبز رابطه های عمیقی برقرار است. مردم با مقایسه رفتار وی با وصیتنامه حاج سیداحمدآقا به تناقضات مهمی رسیدند. آنجا که آمده است:
به حسن و برادرانش این توصیه را می نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت نظام و اسلام و کشور را می خواهند .هرگز گرفتار تحلیل های گوناگون نشوید که دشمن در کمین است... امروز باید در کنار نظاممان پشت سر رهبر قرار بگیریم . رهبر ما شاگرد امام است. هیچکس حق شکستن حریم رهبری را ندارد . حرمت رهبر نظام اسلامی، از اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستورات رهبری عمل کنند. اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست. همانطور که نگذاشتید امام احساس تنهایی کند. اطاعت از خامنه ای، اطاعت از امام است. هرکس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هرکس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت الله خامنه ای است در خط آمریکاست.
موج تذکرات به سید حسن آغاز شد و بعنوان مثال اعضای انجمن اسلامی هفت دانشگاه مهم کشور در نامه ای خطاب به وی نکات قابل تاملی را گوشزد کردند. درگوشه ای از این نامه می خوانیم:
«باخبر شدیم که شما در روز جمعه 16آذر و درحالی که مردم ایران از توهین عده ای اغتشاشگر فرصت طلب فتنه گر به ساحت مقدس امام خمینی ره خون می گریند، از کشور خارج شده و به سفرخارجی رفته اید، حداقل انتظار از جنابعالی این بود که به موضع گیری در این باره پرداخته وبرای یکبار هم که شده برای آخرتتان وبرای ادای دینتان به امام راحل که همه شانیت و آبروی شما و ما بواسطه ایشان است فتنه گران و قانون شکنان را محکوم می کردید . اما در کمال تعجب شنیدیم که جنابعالی در حرکتی غیر قابل انتظار، ازکشور خارج شده اید، حضرتعالی نباید فراموش کنید که مردم شما را یادگاری از بیت حضرت امام دانسته و همواره مورد احترام می دانند. اما ای یادگارامام ! شما را چه شده است که در مقابل توهین و زیر سوال بردن آرمان ها و اصول به یادگار مانده از امام راحل ، هیچ واکنشی نشان نمی دهید؟»
اما امت امام خامنه ای که در یکسال گذشته در مواقع گوناگون بهتر از نخبگان و جلوتر از آنان حرکت کرده اند در روز 14خرداد در حرم مطهر امام خمینی همزمان با شروع سخنرانی آقای سیدحسن مصطفوی با سردادن شعارهای معنادار علیه سران فتنه و معاندان ولایت مطلقه فقیه نشان دادند که در دفاع از مهمترین یادگار حضرت روح الله که همان اصل اصیل ولایت فقیه است با هیچ کس تعارفی نداشته و ثابت کردند « هر سیدحسنی ، که خمینی نمی شود»
 بازتاب ها:
 سایت الف     http://alef.ir/1388/content/view/74930/
http://jazirealirenger.parsiblog.com/1496984.htm
http://information.coo.ir/category
http://arzeshiha.ParsiBlog.com/1493763.htm 

89/3/3
3:6 صبح

تهران را خدا آزاد کرد

بدست اسماعیل معنوی در دسته تهران را خدا آزاد کرد

صدای جیق با نوای دلخراش صوت عجین شده است/دود همه جا را فرا گرفته/بچه ها مدام زخمی می دهند/دشمن هر روز با بیانیه هایش پیشروی می کند/ همه دار و دسته شیطان پشت سر این مردکها ایستاده اند/ فرزندان محمدجهان آرا و علی هاشمی در خیابان ها با موتورسیکلت گشت می زنند/امام خامنه ای به هر مناسبتی از لزوم بصیرت نخبگان می گوید/دیگر خبری از صدام لعنتی نیست/ اینجا نخسن وزیر دوران جنگ است که حکم دشمن را پیدا کرده است/ برخی سرداران جنگ هم با دوپهلوگویی هایشان!/ اینجا تهران است / شهری خرم/ البته نه مانند خرمشهر که تازه توی این دولت بحث آب آشامیدنی اش حل شد/ اینجا خرمشهری به وسعت ولنجک تا شهر ری/ اینجا شهری با دختران با حجاب!/ اینجا شهری است که ستاد موسوی گمان می کرد کل ایران است/این اراذل اجاره ای کوچکتر از آن بودند که بتوانند شهر را تصرف کنند/اما نظم و آرامش مردم را به هم زدند/امروز روز حماسه و آزادی است/ خدا خودش مستقیما لب های امام خامنه ای را حرکت می دهد/ عباس (ع) شخصا دست های او را هدایت می کند/ یک کلام امروز او هرچه هست خداییست/ و خد ا بواسطه او ومردمش که روح الله گفته بود برترین امت تاریخ اند تهران را آزاد کرد/ آری تهران را خدا آزاد کرد.

 


89/2/31
6:13 عصر

من یک رزمنده جوان از نسل روغن نباتی ام، حرفی هست؟!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

شما نسل روغن نباتی هستید، مملکت اگر بدست شما ترسوها بیفتد باید فاتحه اش را با صدصلوات پیوستی خواند! ، شما برای در رفتن از کلاس های دانشگاه آزاد(شما بخوانید آزاداسلامی) ساخته شده اید. اصلا  نمی توانید تصورش را هم بکنید جنگیدن با دشمن یعنی چه و...  اینها همه طعنه هایی بود که تا همین یکسال پیش نصیب نسل سومی ها می شد.

مگر ما چه گناهی کرده بودیم که زمان جنگ هنوز در این دنیا نبودیم؟ اصلا از کجا معلوم اگر من 20سال پیرتر بودم حالا اسم همین اتوبان شهید همت به نام من و امثال من نبود؟  این جفایی بود که سالها در حق نسل سوم و بیدار انقلاب روا می شد. اما گذشت و گذشت... 20سال از جنگ گذشته است.  حالا دیگر بسیاری از ترسوهایی که در ان دوران در لانه موش پنهان شده بودند به ناحق برخی مناصب را بدست گرفته اند و حتی سالی یکبار سراغ آن مادر شهیدی که تنها فرزندش را به راه عشق سپرده بود نمی روند. اینها آنقدر حرام خورده اند که حتی صدای سرفه های جانباز شیمیایی را از پشت درب اتاق مدیریتشان نمی شنوند.

 اینجا ایران است سال 1388و انتخابات ریاست جمهوری در حال برگزاریست. برخی حام ینخست وزیر دوران جنگ اند که در معرکه استعفا داده بود و حالا بعد از بیست سال سکوت درمقابل بسیاری از ظلم ها، به خیال خودش احساس تکلیف کرده است، عده ای هوادار سرداری هستند که مدتهاست واژه دکتر را بیشتر می پسندد تا سردار! گروهی حامی کروبی و عده ای هم خواهان احمدی نژادند.

بگذاریم و بگذریم از مناظره ها و تب و تاب انتخابات... نتیجه اعلام شده است. موسوی وکروبی صراحتا در مقابل نظام ایستاده و رضایی هم مودبانه تر در صحت انتخابات تشکیک می کند.

هوا تاریک است و مقداری گرد و غبار در فضای کشور پیچیده است بوی سوختن مشکوکی هم استشمام می شود انگار قرار است اتفاقاتی بیفتد این را می توان از چهره نورانی آقا یا بقول حسین قدیانی –حضرت ماه- هم فهمید. خیلی از همان هایی که ادعای سرداری جنگ را داشتند با مواضع دوپهلویشان گند بالا آوردند . بسیاری از آنهایی که خود را استوانه انقلاب می دانستند در حد یک مکعب مستطیل هم ظاهر نشدند و چه نعمتی بود این فتنه که هرچه آشغال و زباله در دریای انقلاب بود به یکباره به روی آب آمد.

اینها همه در حالی بود که شبها وقتی به چت روم ها سر می زدی یا در بین وبلاگها سرکی می کشیدی حضور بی نظیر بلاگرهای جوان ارزشی چشم نواز بود همان هایی که به قول بعضی نسل روغن نباتی بودند حالا روی بعضی سردارها و حتی برخی روحانیون را سیاه سیاه سیاه کردند تا کور شد چشمی که در معرکه،  بریدن سر حسین را ببیند و سکوت کند.

من یقین دارم امروز روح حاج همت و دیگر دوستانش هم بیش از همه از همین نسل سومی ها شاد است . اصلا برای همین ذوق و خوشحالی بود که سردار هور بعد سالها به شهرش بازگشت. من مطمئنم علی هاشمی از حضور بچه های اهواز در صحنه راضی است که امسال ما را میهمان نگاه آسمانی اش کرد.

شهید گمنام بر روی دستان محمدبازلی ( یک رزمنده نسل سومی)

و امروز کم کم به سالگرد شروع هشت ماه نبرد مقدس سایبری نزدیک می شویم.


89/2/22
8:52 عصر

سردار هور، کاش بازنمی گشتی!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

cv
دیروز وقتی بعد از مدتها در خیابان ولی عصر قدم می زدم بنر سردار علی هاشمی را دیدم که درچهار راه  نصب شده بود.
نمی‌دانستم او کیست با اینکه هر دوی ما از یک دیار بودیم ولی من او را نمی‌شناختم.
برای من تکان دهنده بود بعد از سالها بازگشت سردار به وطن واقعاً ایثار و اخلاص واقعی از آن، آن مردان بی‌ادعاست و اخلاص عملی در دستان اوست. خواهش می‌کنم گوش کنید صدای سردار هور از دور به گوش می‌رسد؛ او چه می گوید؟
بنر شهید هاشمی درست جایی نصب شده بود که سال گذشته در همین روزها بنر تبلیغاتی یکی از همین سران فتنه به چشم می خورد.

دیروز دیدم چگونه افراد بی‌حجاب نه بد‌حجاب از زیر بنر سردار هاشمی عبور می‌کردند؛ سردار من شرمنده‌ام.
کسی هم او را نمی‌شناخت جز خدای خودش سردار، ما رهروان خوبی نبودیم کاش تو را نمی‌آوردند چون ما بیشتر شرمنده شدیم.
آخر شما وصیت کرده بودید که، گوش کنید سردار هور چه می‌گوید: "ای امت شهید پرور ایران، ما رفتیم ولی مسئولیتی را بر دوش یک به یک شما گذاشتیم و آن رسوایی منافقین است و حفاظت از خون شهدا، شما همیشه خون ما را زنده نگهدارید تا اسلام زنده بماند. "
سردار تو رفتی ندیدی که چگونه از نام اسلام و امام سخن گفتن کسانی که تشنه قدرت و رای و پست بودند.
نمی‌دانم اگر امثال تو در جنگ نبودند، امروز این مدعیان کجا بودند در چه لباسی بودند؟
یکی از همرزم‌هایت که سال‌هاست روی ویلجر نشسته است؛ حاج آقا سلامت را می‌گویم، همان جانبازی که هم استانی توست و عاشق شهید همت؛ او پارسال درد ترکش‌ها را بعد از بیست و پنچ سال حس کرد.
سردار "هور " ای گره‌گشای جنگ که مظلومانه تا به امروز نامی از تو نبود هر چند که تو تشنه وصل عشق بودی و رسیدی، اگر بودی و شهید نمی‌شدی الان چه می‌کردی؟
واقعاً قدر نشناسند آنان که دم از مردم و شهیدان می‌زنند؛ درجات آسمانی تبدیل به درجات زمینی شده و لباس‌های خاکی تبدیل به کت و پست و سایت و ریاست شده.
ای سردار بی ادعا کاش تو را نمی‌آوردند؛ ما شرمنده‌ایم.

 پاورقی:

*سردار علی هاشمی قبل از انقلاب در خیابانهای حصیرآباد(اهواز) با رژیم شاه می جنگید و در سال 1357 چند بار دستگیر شد و هر بار به طور معجزه آسایی خود را از دست ساواک نجات داد.

 وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل کمیته ی حصیرآباد و بعد کمیته ی اهواز نقش مهمی داشت. سپس وارد سپاه شد و فرماندهی سپاه حمیدیه را برعهده گرفت و در واقع بنیان گذار سپاه حمیدیه سردار علی هاشمی بود.

برگرفته از وبلاگ ابراهیم معنوی


89/2/2
11:30 عصر

شیرینی استدلال های شریعتمداری!

بدست اسماعیل معنوی در دسته شریعتمداری در دادگاه، متهم ردیف اول

مستند _این عمار_ را همه شنیده و یا دیده اید، آنجا که ولی امر مسلمین طلب یار و همراهی چون عمار می کند. نمی دانم اگر قرار باشد در این روزگار فتنه یک نفر را بعنوان عمار زمان انتخاب کنیم همین حسین شریعتمداری خواهد بود یا نه! اگر اولین نباشد اما یقینا جزء اولین هاست.

شریعتمداری در دادگاه رسیدگی به شکایات شیرین عبادی صحنه بیادماندنی ای  از غلبه استدلال و منطق اصولگرایی بر غوغاسالاری افسادطلب ها به نمایش گذاشت.آرام و متین در حالی که وکلای شیرین عبادی از دست او کلافه شده بودند، کم مانده بود خود را به سقف آویزان کنند و با اهانت های متعدد روح کوچک و ضعیف خود را نشان داده بودند پوشه هایش را ورق می زد و سندهای غیرقابل انکارش را مرور می کرد و بر روشنگری هایش ادامه می داد... درود خدا بر تو.همین.

 

شریعتمداری

89/1/20
1:54 صبح

حرف های دل شما ... (ادامه)

بدست اسماعیل معنوی در دسته

*می     موجودی ناشناخته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*ای ول حاج اسی ......خیلی چاکریمسلام اقای برادر

*میخام بهت بگم که اولا نباید میگفتی 13 ابان تو دانشگاه خبرایی نشده بود بلکه باید میگفتی بچه ها ترکوندن و انزجار خودشونو از دیکتاتور نشون دادن و واقعا روی شما بسیجی نماها رو کم کردن وتا وقتی هم که به هدفشون نرسن کوتاه نمیان.

دوما بچه ها بخاطر همین شهیدایی که 4شنبه به دانشگاه اوردن هم که شده از اهدافشون کوتاه نمیان

مرگ بر دیکتاتور

محمد به نمایندگی از بچه های مکانیک ورودی 87

*سلام

خیلی جوگیری ها

با این قالب وبلاگکت!

*بعضی عشقها مثل حضرت آدم هستند ، فقط اولی هستند

 

*سلام به دوست سبزم

من مدیر وبلاگ دوباره سبز می شویم در بلاگفا هستم. شما را لینک کردم. خوشحال می شم به من هم یه سری بزنی. به امید دیدار

زنده باد ایران سبز

زنده باد مهندس موسوی 

*داش اسماعیل گل

*سلام ... من توی یکی از کتاب های اقای بهجت خوندم که نوشته بود اگه قبلا به جوانان می گفتم سنشون به ظهور امام زمان می رسه الان می گم پیرهای ما هم می تونن ظهور امام زمان رو ببینن ... اگه خواستی بگو اسم دقیقش رو بهت بگم

*دنیا چنان پر است از فراوانی که چاره ای نداریم جز شادمانی

شاد باشی و سراسر رنگین کمان

*من اهل گرگانم.اما فرقی نداره کجاییم. انسانم و خدا گفته تو اشرف مخلوقاتمی..رنگی رو که خدا واسه ی طبیعتش و زیبایی مخلوقاتش انتخاب کرده و اونو به رخ منو تو میکشه دوسش دارمو بهش احترام میذارم.
الهی به امید تو نه به امید خلق تو.

*سبز سبزم ریشه دارم.    من درختی استوارم. همینو بس.
کسانی که طاقت دیدن درخت استوار رو ندارن با تبر میافتن به جانش.

*سبزها متولد شده اند و کسی نمیتواند حیاتشان را مخاطره امیز کند ان سبزی که شما در اول گفتید خوب بود اما کسانی که خودرا در جامه انان قرار داده اند فقط همان پوشش ظاهر را دارند و در باطن از هم خاین تر هستند رنگ سبز یعنی تغیر ان ظاهر نما ها
*چقدر گفته هاتون ملموس اند...
*سلام. تو دلم آرزو کردم برادرم باشید. یعنی گفتم ای کاش...
سلامت باشی برادر من!

*دمش گرم مدیر این وبلاگ با این آپ قشنگش... 

*اول سلام

دوم خیلی وقته هواتون بالا رفته ها یه کم زیر پاتونم نگاه کنید استاد

سوم با نظر نقطه سر خط موافقم من خیلی اوقات به این فکر می کنم که این پسرا اگه فقط وفقط چشمشونو نگه دارن یه روزه میرن تو دل خدا

اما دختره چشمشو باید نگه داره،زبونشو باید نگه داره (که می دونید این مورد چقدر سخته تو خانما)که غیبت نکنه تهمت نزنه

زخم زبون نیاد نازک حرف نزنه وووووو

شما پسرا یه لباس جمع و جور بپوشید حله که البته اینم زورتون میاد!!

بعد خانما بلند بودن ناخن،آرایش به هر مقدار،یه تار مو،نازک بودن  وتنگ وکوتاهی و جلف بودن رنگ لباس ووووهمش مورد داره(البته من بطور مسلم قبول دارم که باید رعایت کنیم ولی برا یادآوری می گم)در نتیجه خیلی بی معرفتیه که به راه خدا نباشن این پسرا

*با سلام!

لطفا" میشه بفرمایید این ابراز لطفتون به آقای احمدی نژاد چیه و اون جمله دوباره سبز می شویم...قول می دهیم.چیه؟سبز در شرایط کنونی یعنی موسوی!!!!!!

*آقای معنوی این تیتر جالبیه برای نوشتن:

خواهی نشوی همرنگ رسوای جماعت شو!

 

*البته امیدوارم هیچ وقت چهارزنه نشی!

چون یکیش هم بلای جونه

شنیدی که خدا یکی،زنم یکی

بگذریم که بعضی ها میگن خدایکی زنم یکی یکی


89/1/20
1:54 صبح

حرف های دل شما...

بدست اسماعیل معنوی در دسته

بیشتر روزنامه ها در ایام نوروز یک ویژه نامه منتشر می کنند که معمولا خلاصه تحولات و اخبار مربوط به حوزه فعالیتشان در آن سال را منعکس می کنند/طی چندماه اخیر نظرات بسیارزیادی برای وباگ من ارشال شده که فکر کردن مطالعه بخش کوچکی از آنان براتون جالب باشه

*یاد این جمله می افتم:

گدایند همه آنانیکه ثروت حقیقی خویش را گم کرده اند...

*می شه به جای 13 و اندام، خیلی چیزهای دیگه رو بدر کرد،‏ مثل کینه، غرور، تنبلی، منیت و ...

*سلام

عزیزم اینقدر داغ نکن بیا به وبلاگ خودت یه سری بزن اول خودشناسی کن بعدا برو دنبال جامعه شناسی

کنجکاو شدم که دست بر گردن شما گذاشته و خفتون کنم.

بدیم؟عزیزم شما به گیر دادن عادت کردین .گل سرسبد صدا سیما که شماها قبول داشتین «اخراجیها» بود که فکر کنم به بابا من گفت :(اسپارتاکوس).باز خوبه ما با نقاشی و ساز سنتی رقصیدیم نه با اهنگهای مطرب های شاهنشاه

*با هم هم عقیده هستیم

*گاهی احساس می کنم چشم ناپاکی که دارد به من نگاه می کند خود شیطان است.

*سلام آقای معنوی....خوب هستین

خب میبینیم همه چی دست به دست هم داده تا آبرویی برای این گروه فتنه گر نمونه.......نوشته جالب بود

موفق باشید

*خاک بر سر حمالت

*هنرمند . متفکر . تیتراژ . آخر روزنامه نگاری

اگه ما هم مثه چهارتا آدمی که از همه جا بیخبر بودن و می اومدن وبلاگت رو می دیدن میگفتیم عجب تیتر باحالی زدی ( ریگی که از کفش ملت در آمد)آخه دزدی ادبی هم شد شغل شرافتمندانه که ور می داری میری تیتر این و اون رو واسه خودت استفاده می کنی

اولا ملتی که ریگی رو گرفت پا برهنه بود و کفش نداشت چونکه پابرهنگان ما قیام کردند و مملکت رو گرفتند

دوما ریگی از کفش ملت در نیومد بلکه درش آوردن

ثالثا بعد از ریگی کاما نمیذارن اگر قسم خوردی که از کاما استفاده کنی باید می نوشتی ریگی ، ریگی که از کفش ملت در آمد

رابعا وقتی نمی تونی یه واحد ادبیات پاس کنی لازم نیست ادعای دانشجو بودن بکنی

خامسا کی به تو گفته ریگی از کفش ملت در اومد هنوز دار و دستش تو مملکت میچرخن

سادسا حرف رو اول مزه مزه کن بعدا بگو

سابعا ریگی رو 3 اسفند گرفتن تو 6 ام پیام گذاشتی از کفش ملت در اومد بابا یکم به روز باش

ثامنا اگه چهارتا مثه تو از مملکت دفاع کنن دیگه نیازی به دشمن نداریم

والسلام

*کاش اینقدر کوته فکر نبودید...کاش قدرت وسیاست رو رها می کردید کاش شماها غیرت وشرف داشتید و کاش.....

*شما جمش کن بابا

*از پشت پرده خبر نداری جیگر!

*سلام

بفرما کباب

*ما هم در قطار شعار دادیم

*زهر مار گرفته مگر من بهت نگفتم زنگ بزن به اقات بعد جواب بده.؟برو 2کیلو خویج اب بگیر بخور حال کن

*زهر مار ....دو ماهه هنوز آبدیت نکردی

*یعنی چه؟

*آخی چقدرشمارمانتیکین ...نمیدونستم آدمایی که به این راحتی آدمارومیکشندمیتوننداینقدرباصفاباشند..البته نه دربیداری بلکه درخواب ....خوابای خوب ببینی برادرعزیزبسیجی فعلی ....شایدمتجددسالهابعد..نون به نرخ روزخوردن عادت ماایرانی هاست زیادفکرنکن مخ آکبندبراشماخیلی لازمه

*مگر ابراهیم برادرت برات نظر بذاره !!!!!!!!!!

اتحادیه بزرگ دانشجویی کشور:
 رضایی پستچی نامه جدید هاشمی است

*خاک تو سرت یه کم به اون تپش های قلبت برس مرد  ک

*جمود فکری هم حدی دارد یکم به واقعیات ها رو درو دیوار شهر نگاه کن یکم به حرف مردم تو مترو و تاکسی و اتوبوس گوش کن اثر این دارو های توهم زایی که امثال شما مصرف میکنند روزی به پایان میرسد پس به اندازه ای مصرف کنید که پس از پایان توهمات از دیدن واقعیت های اتفاق افتاده سکته نکنید .

 

*تو گوه می خوری که اینا رو نوشتی  . خاعن

*ها ای خوب بید سیب خوبه مخصوصا قرمز

*کر بلا

حیسن

عباس

محرم 

......

چه کلمات قشنگی ، کاش میشد کربلائی شویم ....

*اسی جون اوضاع پرده گوشت چطوره؟
گلوت و زانوهات و کمرت چی ؟
راستی دانشگاه و ازدو.....ت رو چه کردی؟
آها....

 


89/1/14
2:34 صبح

13 به در نبود! اندام به در بود!

بدست اسماعیل معنوی در دسته سیزده به در

به در کردن یا همان بدر کردن در گویش لری و بختیاری به معنای خارج کردن است، ریشه کلمه سیزده به در هم از همین جهت است/ امروز مردم ایران 13 خود را می بایست طبق یک سنت قدیمی به در کنند یعنی از خانه خارج شده و به دامان طبیعت بروند، آخر شب است و حالم گرفته و حال و حوصله استدلال کردن را ندارم اما همین قدر بدانید که در هیچ کجای این سنت نیامده است که در این روز باید بی خیال دین و خدا و پیغمبر شد! هیچ کجای این سنت نیامده است که باید بدون حجاب در خیابان رقصید، باور کنید در این ایین نیامده است که در روز 13 به در محرم و نامحرم ملغی می شود، اصلا بی خیال دین، هیچ کجای این سنت بر بی غیرتی مردان در این روز هم تاکید نکرده است باور کنید!

این جا بهشت زهرای اهواز... کم کم غروب سیزده به در هم فرا می رسد! اگر فرزندش برای حفظ دینی که اکنون به ما سپرده شده راهی جبهه ها نمی شد او هم امروز سیزده را 2نفری به در می کرد! هنوز هم دارد به ان دختر نگاه می کند همانی که بجای 13 اندامش را به در کرده است.همین.


<      1   2   3   4   5   >>   >