امروز پای درس استاد خطیبی بودم. خیلی صریح وزیبا سخن می گفت. اینچنین سخنران هایی یک ایراد بزرگ دارند وآنهم اینکه مستمع آنچنان مبهوت سخن می شود که اگر در پایان بپرسی چه گفت؟! و ادامه ماجرا...
ایشان از مضرات - من - گرایی حرف می زد. یکی در نامه 6 خطی اش 15 بار از کلمه من استفاده می کند ودیگری طی 15سال حتی یک من نمی گوید.براستی این من چیست؟ دوستم علی که به همراهم پای این خطابه نشسته بود در برداشت این مطلب یاریم کرد وگرنه من هم در کوچه باغ های مثل و ایهام و تلمیح ره به نا کجا آباد می یافتم و همان باقی ماجرا ...
اصلا همین من بود که استاد چندین هزارساله ملائکه را به شیطان مبدل ساخت. سرمنشا همه بدی ها ... نکند گرفتارش شویم !...