هنوز خاطرم هست که آقای مهندس میر حسین موسوی در مناظره خود با محمود احمدی نژاد چگونه از بی قانونی دولت انتقاد می کرد و در جایی دیگر ایشان بر بی اهمیتی و بی ارزشی مناصب دنیوی تاکید می کرد.
بی قانونی و عدم پایبندی به مصوبات مجلس از جمله اتهاماتی بود که از جانب مهندس موسوی به دولت نهم وارد شد . هر چند خود این ادعا ها در جای خود قابل نقد است لکن باید از اقای موسوی پرسید مگر می توان با دستمال کثیف شیشه را تمیز کرد؟
در کدام یک از حرکات میرحسین پس از انتخابات می توان رد پایی از قانونمداری پیدا کرد؟ ایشان امروز با صدور بیانیه خود پا را از قانونگریزی فراتر نهاد و به اصل نظام (تلویحاً) دهن کجی کرد.
شاید برخی نگارنده را به تندروی متهم کنند که باید از ایشان پرسید زمانی که رهبری نظام (که مطلع ترین فرد به همه امور کشور است) صراحتا انتخابات را تایید کرده است و به شدت از برگزاری تجمعات غیرقانونی انتقاد می کند و آن را نوعی بدعت می داند و در مقابل پس از گذشت حدود 48ساعت و درشرایطی که اکثریت بزرگان و تاثیرگزاران کشور همه را به تبعیت از فرامین رهبری دعوت کرده اند آقای موسوی بیانیه می دهند و بازهم به همان مواضع باب میل امریکا و اسرائیل خود تاکید می کنند و انتخابات مورد تایید رهبری و اکثریت مردم را بنا بر فرضیات خود باطل( ونه حتی مخدوش!)می خوانند آیا می توان کلمه دیگری بجز دهن کجی به نظام برای ایشان برگزید؟! هر چند ایشان در بیانیه شان همچنان از امام و انقلاب نام می برند و احتمالا اوباما و شیمون پرز هم برای حفظ ارزش های نظام به یاری آقای موسوی آمده اند! و تعجب نکنید اگر اوباما در 48ساعت آینده میرحسین را سیتی زن ایالات متحده بخواند.
از نگاه نگارنده انقلاب اسلامی ایران در آستانه یک تحول عظیم قرار دارد که امیدواریم این تحول با اتفاقاتی نظیر فرار بنی صدر و منافقین همراه نباشد.