سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/1/20
1:54 صبح

حرف های دل شما...

بدست اسماعیل معنوی در دسته

بیشتر روزنامه ها در ایام نوروز یک ویژه نامه منتشر می کنند که معمولا خلاصه تحولات و اخبار مربوط به حوزه فعالیتشان در آن سال را منعکس می کنند/طی چندماه اخیر نظرات بسیارزیادی برای وباگ من ارشال شده که فکر کردن مطالعه بخش کوچکی از آنان براتون جالب باشه

*یاد این جمله می افتم:

گدایند همه آنانیکه ثروت حقیقی خویش را گم کرده اند...

*می شه به جای 13 و اندام، خیلی چیزهای دیگه رو بدر کرد،‏ مثل کینه، غرور، تنبلی، منیت و ...

*سلام

عزیزم اینقدر داغ نکن بیا به وبلاگ خودت یه سری بزن اول خودشناسی کن بعدا برو دنبال جامعه شناسی

کنجکاو شدم که دست بر گردن شما گذاشته و خفتون کنم.

بدیم؟عزیزم شما به گیر دادن عادت کردین .گل سرسبد صدا سیما که شماها قبول داشتین «اخراجیها» بود که فکر کنم به بابا من گفت :(اسپارتاکوس).باز خوبه ما با نقاشی و ساز سنتی رقصیدیم نه با اهنگهای مطرب های شاهنشاه

*با هم هم عقیده هستیم

*گاهی احساس می کنم چشم ناپاکی که دارد به من نگاه می کند خود شیطان است.

*سلام آقای معنوی....خوب هستین

خب میبینیم همه چی دست به دست هم داده تا آبرویی برای این گروه فتنه گر نمونه.......نوشته جالب بود

موفق باشید

*خاک بر سر حمالت

*هنرمند . متفکر . تیتراژ . آخر روزنامه نگاری

اگه ما هم مثه چهارتا آدمی که از همه جا بیخبر بودن و می اومدن وبلاگت رو می دیدن میگفتیم عجب تیتر باحالی زدی ( ریگی که از کفش ملت در آمد)آخه دزدی ادبی هم شد شغل شرافتمندانه که ور می داری میری تیتر این و اون رو واسه خودت استفاده می کنی

اولا ملتی که ریگی رو گرفت پا برهنه بود و کفش نداشت چونکه پابرهنگان ما قیام کردند و مملکت رو گرفتند

دوما ریگی از کفش ملت در نیومد بلکه درش آوردن

ثالثا بعد از ریگی کاما نمیذارن اگر قسم خوردی که از کاما استفاده کنی باید می نوشتی ریگی ، ریگی که از کفش ملت در آمد

رابعا وقتی نمی تونی یه واحد ادبیات پاس کنی لازم نیست ادعای دانشجو بودن بکنی

خامسا کی به تو گفته ریگی از کفش ملت در اومد هنوز دار و دستش تو مملکت میچرخن

سادسا حرف رو اول مزه مزه کن بعدا بگو

سابعا ریگی رو 3 اسفند گرفتن تو 6 ام پیام گذاشتی از کفش ملت در اومد بابا یکم به روز باش

ثامنا اگه چهارتا مثه تو از مملکت دفاع کنن دیگه نیازی به دشمن نداریم

والسلام

*کاش اینقدر کوته فکر نبودید...کاش قدرت وسیاست رو رها می کردید کاش شماها غیرت وشرف داشتید و کاش.....

*شما جمش کن بابا

*از پشت پرده خبر نداری جیگر!

*سلام

بفرما کباب

*ما هم در قطار شعار دادیم

*زهر مار گرفته مگر من بهت نگفتم زنگ بزن به اقات بعد جواب بده.؟برو 2کیلو خویج اب بگیر بخور حال کن

*زهر مار ....دو ماهه هنوز آبدیت نکردی

*یعنی چه؟

*آخی چقدرشمارمانتیکین ...نمیدونستم آدمایی که به این راحتی آدمارومیکشندمیتوننداینقدرباصفاباشند..البته نه دربیداری بلکه درخواب ....خوابای خوب ببینی برادرعزیزبسیجی فعلی ....شایدمتجددسالهابعد..نون به نرخ روزخوردن عادت ماایرانی هاست زیادفکرنکن مخ آکبندبراشماخیلی لازمه

*مگر ابراهیم برادرت برات نظر بذاره !!!!!!!!!!

اتحادیه بزرگ دانشجویی کشور:
 رضایی پستچی نامه جدید هاشمی است

*خاک تو سرت یه کم به اون تپش های قلبت برس مرد  ک

*جمود فکری هم حدی دارد یکم به واقعیات ها رو درو دیوار شهر نگاه کن یکم به حرف مردم تو مترو و تاکسی و اتوبوس گوش کن اثر این دارو های توهم زایی که امثال شما مصرف میکنند روزی به پایان میرسد پس به اندازه ای مصرف کنید که پس از پایان توهمات از دیدن واقعیت های اتفاق افتاده سکته نکنید .

 

*تو گوه می خوری که اینا رو نوشتی  . خاعن

*ها ای خوب بید سیب خوبه مخصوصا قرمز

*کر بلا

حیسن

عباس

محرم 

......

چه کلمات قشنگی ، کاش میشد کربلائی شویم ....

*اسی جون اوضاع پرده گوشت چطوره؟
گلوت و زانوهات و کمرت چی ؟
راستی دانشگاه و ازدو.....ت رو چه کردی؟
آها....