سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/23
5:32 عصر

سید حسن مصطفوی در دو نگاه

بدست اسماعیل معنوی در دسته سیدحسن مصطفوی

اگر روی آن میز نمی نشستی مجبور نبودی حالا عرق از پیشانی ات بگیری!

 سیدحسن

 چند روز بعد........

 سیدحسن


89/3/21
6:29 عصر

هر سیدحسنی ، که «خمینی» نمی شود!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

اسماعیل معنوی-هنوز خاطرم هست وقتی امام خامنه ای انتخابات ریاست جمهوری دهم را یک «اعجاز الهی» خواند، بازهم این سخن مانند بسیاری دیگر از فرمایشاتشان ناشناخته ماند و رسانه ها اغلب تنها به درج و پخش عادی این خبر اکتفا کردند. در اولین مرحله با برگزاری دادگاه متهمان اغتشاشات حجم انبوهی از منافقینی که سالها در لباس خط امام تیشه به ریشه تفکر روح اللهی می زدند برای مردم به خوبی شناسایی شدند و شاید به هیچ نحو دیگر نمی توانستیم این منافقین را برای مردم معرفی کنیم و بازتاب و بازخورد منفی هم نداشته باشد .
 از بیداری عمومی ، تقویت جایگاه ولایت و ... که بگذریم یکی دیگر از ابعاد این اعجاز الهی پی بردن مردم به شخصیت حقیقی آقای سیدحسن مصطفوی است.
ترفندی که اصلاح طلبان در فکر استفاده از آن برای ادامه حیات سیاسی خود بودند استفاده از نام سیدحسن با تابلوی خمینی در انتخابات های مجلس و ریاست جمهوری آتی بود که بحمدلله نقش برآب شد. ترفندی که با توجه به محبوبیت روزافزون حضرت روح الله بیم آن می رفت تا بتوانند بخشی از جامعه را با این تفکر غرب گرا همراه سازد.
سیدحسن مصطفوی
 بامواضع غلط وعموماً مورد رضایت سران فتنه سیدحسن مصطفوی درحوادث پس از انتخابات ، عدم حضورش در مراسم تنفیذ رییس جمهور و خصوصا سکوتش در ماجرای اهانت به امام راحل کم کم اذهان عمومی متوجه این نکته شد که گویا بین ایشان و جریان فتنه سبز رابطه های عمیقی برقرار است. مردم با مقایسه رفتار وی با وصیتنامه حاج سیداحمدآقا به تناقضات مهمی رسیدند. آنجا که آمده است:
به حسن و برادرانش این توصیه را می نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت نظام و اسلام و کشور را می خواهند .هرگز گرفتار تحلیل های گوناگون نشوید که دشمن در کمین است... امروز باید در کنار نظاممان پشت سر رهبر قرار بگیریم . رهبر ما شاگرد امام است. هیچکس حق شکستن حریم رهبری را ندارد . حرمت رهبر نظام اسلامی، از اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستورات رهبری عمل کنند. اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست. همانطور که نگذاشتید امام احساس تنهایی کند. اطاعت از خامنه ای، اطاعت از امام است. هرکس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هرکس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت الله خامنه ای است در خط آمریکاست.
موج تذکرات به سید حسن آغاز شد و بعنوان مثال اعضای انجمن اسلامی هفت دانشگاه مهم کشور در نامه ای خطاب به وی نکات قابل تاملی را گوشزد کردند. درگوشه ای از این نامه می خوانیم:
«باخبر شدیم که شما در روز جمعه 16آذر و درحالی که مردم ایران از توهین عده ای اغتشاشگر فرصت طلب فتنه گر به ساحت مقدس امام خمینی ره خون می گریند، از کشور خارج شده و به سفرخارجی رفته اید، حداقل انتظار از جنابعالی این بود که به موضع گیری در این باره پرداخته وبرای یکبار هم که شده برای آخرتتان وبرای ادای دینتان به امام راحل که همه شانیت و آبروی شما و ما بواسطه ایشان است فتنه گران و قانون شکنان را محکوم می کردید . اما در کمال تعجب شنیدیم که جنابعالی در حرکتی غیر قابل انتظار، ازکشور خارج شده اید، حضرتعالی نباید فراموش کنید که مردم شما را یادگاری از بیت حضرت امام دانسته و همواره مورد احترام می دانند. اما ای یادگارامام ! شما را چه شده است که در مقابل توهین و زیر سوال بردن آرمان ها و اصول به یادگار مانده از امام راحل ، هیچ واکنشی نشان نمی دهید؟»
اما امت امام خامنه ای که در یکسال گذشته در مواقع گوناگون بهتر از نخبگان و جلوتر از آنان حرکت کرده اند در روز 14خرداد در حرم مطهر امام خمینی همزمان با شروع سخنرانی آقای سیدحسن مصطفوی با سردادن شعارهای معنادار علیه سران فتنه و معاندان ولایت مطلقه فقیه نشان دادند که در دفاع از مهمترین یادگار حضرت روح الله که همان اصل اصیل ولایت فقیه است با هیچ کس تعارفی نداشته و ثابت کردند « هر سیدحسنی ، که خمینی نمی شود»
 بازتاب ها:
 سایت الف     http://alef.ir/1388/content/view/74930/
http://jazirealirenger.parsiblog.com/1496984.htm
http://information.coo.ir/category
http://arzeshiha.ParsiBlog.com/1493763.htm 

89/3/3
3:6 صبح

تهران را خدا آزاد کرد

بدست اسماعیل معنوی در دسته تهران را خدا آزاد کرد

صدای جیق با نوای دلخراش صوت عجین شده است/دود همه جا را فرا گرفته/بچه ها مدام زخمی می دهند/دشمن هر روز با بیانیه هایش پیشروی می کند/ همه دار و دسته شیطان پشت سر این مردکها ایستاده اند/ فرزندان محمدجهان آرا و علی هاشمی در خیابان ها با موتورسیکلت گشت می زنند/امام خامنه ای به هر مناسبتی از لزوم بصیرت نخبگان می گوید/دیگر خبری از صدام لعنتی نیست/ اینجا نخسن وزیر دوران جنگ است که حکم دشمن را پیدا کرده است/ برخی سرداران جنگ هم با دوپهلوگویی هایشان!/ اینجا تهران است / شهری خرم/ البته نه مانند خرمشهر که تازه توی این دولت بحث آب آشامیدنی اش حل شد/ اینجا خرمشهری به وسعت ولنجک تا شهر ری/ اینجا شهری با دختران با حجاب!/ اینجا شهری است که ستاد موسوی گمان می کرد کل ایران است/این اراذل اجاره ای کوچکتر از آن بودند که بتوانند شهر را تصرف کنند/اما نظم و آرامش مردم را به هم زدند/امروز روز حماسه و آزادی است/ خدا خودش مستقیما لب های امام خامنه ای را حرکت می دهد/ عباس (ع) شخصا دست های او را هدایت می کند/ یک کلام امروز او هرچه هست خداییست/ و خد ا بواسطه او ومردمش که روح الله گفته بود برترین امت تاریخ اند تهران را آزاد کرد/ آری تهران را خدا آزاد کرد.

 


89/2/31
6:13 عصر

من یک رزمنده جوان از نسل روغن نباتی ام، حرفی هست؟!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

شما نسل روغن نباتی هستید، مملکت اگر بدست شما ترسوها بیفتد باید فاتحه اش را با صدصلوات پیوستی خواند! ، شما برای در رفتن از کلاس های دانشگاه آزاد(شما بخوانید آزاداسلامی) ساخته شده اید. اصلا  نمی توانید تصورش را هم بکنید جنگیدن با دشمن یعنی چه و...  اینها همه طعنه هایی بود که تا همین یکسال پیش نصیب نسل سومی ها می شد.

مگر ما چه گناهی کرده بودیم که زمان جنگ هنوز در این دنیا نبودیم؟ اصلا از کجا معلوم اگر من 20سال پیرتر بودم حالا اسم همین اتوبان شهید همت به نام من و امثال من نبود؟  این جفایی بود که سالها در حق نسل سوم و بیدار انقلاب روا می شد. اما گذشت و گذشت... 20سال از جنگ گذشته است.  حالا دیگر بسیاری از ترسوهایی که در ان دوران در لانه موش پنهان شده بودند به ناحق برخی مناصب را بدست گرفته اند و حتی سالی یکبار سراغ آن مادر شهیدی که تنها فرزندش را به راه عشق سپرده بود نمی روند. اینها آنقدر حرام خورده اند که حتی صدای سرفه های جانباز شیمیایی را از پشت درب اتاق مدیریتشان نمی شنوند.

 اینجا ایران است سال 1388و انتخابات ریاست جمهوری در حال برگزاریست. برخی حام ینخست وزیر دوران جنگ اند که در معرکه استعفا داده بود و حالا بعد از بیست سال سکوت درمقابل بسیاری از ظلم ها، به خیال خودش احساس تکلیف کرده است، عده ای هوادار سرداری هستند که مدتهاست واژه دکتر را بیشتر می پسندد تا سردار! گروهی حامی کروبی و عده ای هم خواهان احمدی نژادند.

بگذاریم و بگذریم از مناظره ها و تب و تاب انتخابات... نتیجه اعلام شده است. موسوی وکروبی صراحتا در مقابل نظام ایستاده و رضایی هم مودبانه تر در صحت انتخابات تشکیک می کند.

هوا تاریک است و مقداری گرد و غبار در فضای کشور پیچیده است بوی سوختن مشکوکی هم استشمام می شود انگار قرار است اتفاقاتی بیفتد این را می توان از چهره نورانی آقا یا بقول حسین قدیانی –حضرت ماه- هم فهمید. خیلی از همان هایی که ادعای سرداری جنگ را داشتند با مواضع دوپهلویشان گند بالا آوردند . بسیاری از آنهایی که خود را استوانه انقلاب می دانستند در حد یک مکعب مستطیل هم ظاهر نشدند و چه نعمتی بود این فتنه که هرچه آشغال و زباله در دریای انقلاب بود به یکباره به روی آب آمد.

اینها همه در حالی بود که شبها وقتی به چت روم ها سر می زدی یا در بین وبلاگها سرکی می کشیدی حضور بی نظیر بلاگرهای جوان ارزشی چشم نواز بود همان هایی که به قول بعضی نسل روغن نباتی بودند حالا روی بعضی سردارها و حتی برخی روحانیون را سیاه سیاه سیاه کردند تا کور شد چشمی که در معرکه،  بریدن سر حسین را ببیند و سکوت کند.

من یقین دارم امروز روح حاج همت و دیگر دوستانش هم بیش از همه از همین نسل سومی ها شاد است . اصلا برای همین ذوق و خوشحالی بود که سردار هور بعد سالها به شهرش بازگشت. من مطمئنم علی هاشمی از حضور بچه های اهواز در صحنه راضی است که امسال ما را میهمان نگاه آسمانی اش کرد.

شهید گمنام بر روی دستان محمدبازلی ( یک رزمنده نسل سومی)

و امروز کم کم به سالگرد شروع هشت ماه نبرد مقدس سایبری نزدیک می شویم.


89/2/22
8:52 عصر

سردار هور، کاش بازنمی گشتی!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

cv
دیروز وقتی بعد از مدتها در خیابان ولی عصر قدم می زدم بنر سردار علی هاشمی را دیدم که درچهار راه  نصب شده بود.
نمی‌دانستم او کیست با اینکه هر دوی ما از یک دیار بودیم ولی من او را نمی‌شناختم.
برای من تکان دهنده بود بعد از سالها بازگشت سردار به وطن واقعاً ایثار و اخلاص واقعی از آن، آن مردان بی‌ادعاست و اخلاص عملی در دستان اوست. خواهش می‌کنم گوش کنید صدای سردار هور از دور به گوش می‌رسد؛ او چه می گوید؟
بنر شهید هاشمی درست جایی نصب شده بود که سال گذشته در همین روزها بنر تبلیغاتی یکی از همین سران فتنه به چشم می خورد.

دیروز دیدم چگونه افراد بی‌حجاب نه بد‌حجاب از زیر بنر سردار هاشمی عبور می‌کردند؛ سردار من شرمنده‌ام.
کسی هم او را نمی‌شناخت جز خدای خودش سردار، ما رهروان خوبی نبودیم کاش تو را نمی‌آوردند چون ما بیشتر شرمنده شدیم.
آخر شما وصیت کرده بودید که، گوش کنید سردار هور چه می‌گوید: "ای امت شهید پرور ایران، ما رفتیم ولی مسئولیتی را بر دوش یک به یک شما گذاشتیم و آن رسوایی منافقین است و حفاظت از خون شهدا، شما همیشه خون ما را زنده نگهدارید تا اسلام زنده بماند. "
سردار تو رفتی ندیدی که چگونه از نام اسلام و امام سخن گفتن کسانی که تشنه قدرت و رای و پست بودند.
نمی‌دانم اگر امثال تو در جنگ نبودند، امروز این مدعیان کجا بودند در چه لباسی بودند؟
یکی از همرزم‌هایت که سال‌هاست روی ویلجر نشسته است؛ حاج آقا سلامت را می‌گویم، همان جانبازی که هم استانی توست و عاشق شهید همت؛ او پارسال درد ترکش‌ها را بعد از بیست و پنچ سال حس کرد.
سردار "هور " ای گره‌گشای جنگ که مظلومانه تا به امروز نامی از تو نبود هر چند که تو تشنه وصل عشق بودی و رسیدی، اگر بودی و شهید نمی‌شدی الان چه می‌کردی؟
واقعاً قدر نشناسند آنان که دم از مردم و شهیدان می‌زنند؛ درجات آسمانی تبدیل به درجات زمینی شده و لباس‌های خاکی تبدیل به کت و پست و سایت و ریاست شده.
ای سردار بی ادعا کاش تو را نمی‌آوردند؛ ما شرمنده‌ایم.

 پاورقی:

*سردار علی هاشمی قبل از انقلاب در خیابانهای حصیرآباد(اهواز) با رژیم شاه می جنگید و در سال 1357 چند بار دستگیر شد و هر بار به طور معجزه آسایی خود را از دست ساواک نجات داد.

 وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل کمیته ی حصیرآباد و بعد کمیته ی اهواز نقش مهمی داشت. سپس وارد سپاه شد و فرماندهی سپاه حمیدیه را برعهده گرفت و در واقع بنیان گذار سپاه حمیدیه سردار علی هاشمی بود.

برگرفته از وبلاگ ابراهیم معنوی


89/2/2
11:30 عصر

شیرینی استدلال های شریعتمداری!

بدست اسماعیل معنوی در دسته شریعتمداری در دادگاه، متهم ردیف اول

مستند _این عمار_ را همه شنیده و یا دیده اید، آنجا که ولی امر مسلمین طلب یار و همراهی چون عمار می کند. نمی دانم اگر قرار باشد در این روزگار فتنه یک نفر را بعنوان عمار زمان انتخاب کنیم همین حسین شریعتمداری خواهد بود یا نه! اگر اولین نباشد اما یقینا جزء اولین هاست.

شریعتمداری در دادگاه رسیدگی به شکایات شیرین عبادی صحنه بیادماندنی ای  از غلبه استدلال و منطق اصولگرایی بر غوغاسالاری افسادطلب ها به نمایش گذاشت.آرام و متین در حالی که وکلای شیرین عبادی از دست او کلافه شده بودند، کم مانده بود خود را به سقف آویزان کنند و با اهانت های متعدد روح کوچک و ضعیف خود را نشان داده بودند پوشه هایش را ورق می زد و سندهای غیرقابل انکارش را مرور می کرد و بر روشنگری هایش ادامه می داد... درود خدا بر تو.همین.

 

شریعتمداری

89/1/4
11:28 عصر

بزرگترین روستای کشور! +عکس

بدست اسماعیل معنوی در دسته مسجدسلیمان، امیدوار رضایی، نفت

هنوز به خاطرم هست وقتی به مناسبت یکصدسالگی اکتشاف نفت ایران در یکی از نشریات محلی مسجدسلیمان (استان خوزستان) که در آن زمان توفیق سردبیری اش را داشتم سرمقاله ای مستند و مستدل درخصوص لزوم مدیریت بودجه های نفتی منطقه نوشتم و از برخی عملکردهای سلیقه ای و سیاسی انتقاد نمودم مدیرعامل مربوطه به یکی از چهره های شاخص استان که که بنده را مرتبط با آن می دانست گلایه کرد که چرا معنوی از این چیز ها می نویسد؟!   حدود 2سال از آن قضیه می گذرد و آن مدیرعامل هم بدلایلی تعویض شد اما هنوز سوال من پا برجاست ! در شهری مانند مسجدسلیمان که زیرساخت های شهری در حد صفر می باشد چرا بودجه های میلیاردی نفت برای رنگ کردن سقف خانه های کارکنان شرکت نفت هزینه می شود؟ اگر این کار سیاسی نیست پس چیست؟!

آیا هزینه کردن 600میلیون تومان جهت خرید سطل های زباله بیهوده نیست؟(در مناطقی که اولویت دارنیستند)

آیا خرید هدیه های آنچنانی در شهری که جمعیت حاشیه نشینش روزانه رو به افزایش است رواست؟!

تصور کنید در دمای 50درجه داراها در خانه های شرکتی با برق رایگان 2یا 3کولرگازی روشن کرده اند و ندارها در دامنه کوه در خانه ای محقر با یک کولر آبی سر می کنند!

یکصدسالگی نفت گذشت  میلیاردها تومان طبق کاغذها و فاکتورها در این شهر هزینه شد اما هنوز هم وقتی از منطقه "سی برنج" عبور می کنی بوی نفت آزارت می دهد و مردمی را می بینی که در کنار چشمه های نفتی روباز و جوی های جاری نفت در صف نانوا ایستاده اند و تو چه می فهمی بیمار تنگ نفس و یا آسم در این سرزمین چه ها که نمی کشد ؟!

مسجدسلیمان شهری با دردهای نانوشته که امیدوار رضایی در حال سپری کردن چهارمین دوره نمایندگی اش می باشد هرچند که مردم به این ... امیدی ندارند اما براستی حیای گربه کجاست...؟!

جالب است بدانید ، مسجدسلیمان که در ده ها نوع امکانات زندگی حداقل در ایران اولین بوده  امروزه به بزرگترین روستای کشور تبدیل شده است.

 

 امیدواررضایی

 

  نفت در زندگی مردم!

 

چاه شماره یک مسجدسلیمان

89/1/2
3:27 عصر

با عشق تو همـتـم مضاعف باشــد

بدست اسماعیل معنوی در دسته

در راه تو حرکتــم مـــضاعف باشــد

با یاد تو برکـــتــم مضــاعف باشـــد

ای سید ما امر تو بر روی دو چشم

با عشق تو همـتـم مضاعف باشــد

 

شاعرش را نمی شناسم!


88/12/26
8:0 عصر

سال هزار و سیصد و فتنه!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

مرثیه ای برای پایان سال 88
چهارشنبه نیست اما من نشسته ام بر همان اتوبوسی که چهارشنبه ما را آورد راهپیمایی 9 دی و دارم از شیشه دل شکسته اتوبوس به حوادث امسال نگاه می کنم. چه سالی بود امسال. چه بی مثال بود امثال. امسال، سال نبود یک تمثال بود از کل تاریخ. حیف که تا چند روز دیگر به امسال باید بگوییم پارسال. این روزهای آخر سال برای من شده عین روزهای آخر محرم یا مثل روزهای آخر ماه رمضان. باید به جای دعای افتتاح دعای وداع خواند. الوداع ای سال خوبی ها ای سال پر حادثه. ای سال پر حماسه. ای سال ریزش ها ای سال رویش ها. در آستانه سال جدید باید گفت؛ الوداع ای سال حدید. ای سال "وانزلنا الحدید فیه باس شدید". باورم هست دیگر سال 1388 تکرار نمی شود. 1388 عاشورایی بود که یک سال طول کشید. به روایتی 8 ماه. چه سالی بود 1388. سالی با دو راهپیمایی. چه روزی بود 9 دی. چه حماسه ای بود 22 بهمن. چه خطبه ای خواند آقا در نماز جمعه. خداحافظ سال 1388. بدرود سال اصلاح الگوی مصرف. آیا ما باز هم زنده خواهیم بود و در پیاله تاریخ، عکس رخ یار را خواهیم دید؟ امسال ما به حرف مولای مان گوش جان دادیم و صرفه جویی کردیم در مصرف. ما امسال در مصرف عنوان "خط امام" صرفه جویی کردیم و گول عکس های سران فتنه با امام را نخوردیم. خط امام یعنی بسیجیانی که در فضای سایبر از عرض اینترنت وحشی رد شدند، نه در "والفجر هشت" که در "دهه فجر هشتاد و هشت". امسال ما ثابت کردیم بسیجیان خامنه ای بسیجیان خمینی دیگر هستند و خامنه ای هم نشان داد خمینی دیگر است. امسال ما صرفه جویی کردیم و به هر کسی با بصیرت نگفتیم. امسال واژه ها درست سر جای خود مصرف شد. ما عادت کرده بودیم به ول خرجی. الکی به این و آن می گفتیم خط امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، نخست وزیر امام. نوه امام را کاری ندارم اما نتیجه امام "سید حسن" با نام خانوادگی "نصرالله" است. ما امسال ول خرجی نکردیم و از بازار قطع نامه برای ولایت جام زهر نخریدیم. ما امسال ول خرجی نکردیم و به هر مکعب مستطیلی نگفتیم استوانه. ما امسال اجازه ندادیم انقلاب باز هم از جیب بخورد و همت کردیم و برایش سرمایه بصیرت جمع کردیم. امسال به عاشورا توهین شد اما حسین نگفت؛ "الان انکسر ظهری"، چه اینکه هم "علم" بود و هم "علم دار".
حسین قدیانی/http://ghadiani.blogfa.com/

88/12/16
6:8 عصر

جنبش وبلاگی 'معصومینژاد را آزاد کنید'

بدست اسماعیل معنوی در دسته معصومی‌نژاد

حمید معصومی‌نژاد خبرنگار واحد مرکزی خبر در رم است.

51 سال سن دارد و هم در راهپیمایی‌های انقلاب بوده و هم در جنگ تحمیلی.در یک کلام مرد شجاع جنگ است.

خبرهایش از رم را همه به خاطر دارند. از رسوایی اخلاقی برلوسکونی تا ورشکستگی و بحران مالی ایتالیا.

بعد از ضربه کاری ملت ایران در 22 بهمن به نظام سلطه و دستگیری عبدالمالک ریگی تروریست و شرور شرق کشور، نهادهای امنیتی و سرویس‌های جاسوسی غرب بسیار تلاش کردند تا بتوانند افکار عمومی را از موفقیت‌های ایران منحرف کنند.

چاره‌ای نبود جز تولید یک بمب خبری. خبرنگار ایرانی قاچاق سلاح می‌کند!

شاید این دروغ، خنده‌دارترین اتهام سال‌های اخیر غرب به ایران باشد. واردات قیر و دوربین اسلحه هم جزو اتهاماتی است که برای معصومی‌نژاد تراشیده‌اند.

معصومی‌نژاد قربانی زیاده خواهی غرب است و باید هرچه سریعتر آزاد شود، آن هم بدون قید و شرط.

مدعیان آزادی‌بیان که طبل رسوایی خویش را کوبیده‌اند باید بدانند که عمر این گروکشی‌های سیاسی به سر رسیده است و هر چه سریعتر باید به رفتار زشتشان خاتمه دهند.

از تمامی دوستان وبلاگ‌نویس درخواست می‌کنم با پیوستن به جنبش وبلاگی "معصومی‌نژاد را آزاد کنید" و درج پست و تصویر معصومی‌نژاد به حرکت ما بپیوندند.

منبع: وبلاگ بیا تا برویم

***

پیشنهاداتی ساده برای حمایت از معصومی‌نژاد؛

تجربه نشریه نشنال جئوگرافی را به یاد دارید؟

این نشریه دست به تحریف نام خلیج فارس زد و با پاسخ و واکنش گسترده ایرانیان که از طریق نامه و ایمیل صورت گرفت، مجبور به عقب‌نشینی شد.

می‌شود یک بار دیگر آن را به کار گرفت و تمام کاربران ایرانی اینترنت با ایمیل به وزارت امور خارجه ایتالیا و شخص برلوسکنی، آنها را بمباران مجازی کرده و  وادار به پاسخگویی در مورد بازداشت معصومی‌نژاد و در نهایت آزادی وی کنید.

توجه داشته باشید این کار باید در یک بازه زمانی محدود و با قدرت انجام گیرد تا اثر بخش باشد.

در ضمن توی تصاویر گوگل  حتی یک عکس از معصومی‌نژاد نیست.

برای ?? ساعت هم که شده بیائیم عکس بالا یا مشابه آن را در وبلاگ‌هایمان قرار دهیم.

این دو طرح را به دوستان خود اطلاع دهید.وبلاگ خبرنگار تهرانی

در عصر ارتباطات و اطلاع رسانی و قرن بیست و یک بازداشت یک خبرنگار در اتحادیه اروپا

نشان از ضعف رسانه های غربی است .انها حقیقت را فدای سیاست کرده اند.

وبلاگ ارتباطات ارزشی


<      1   2   3   4   5   >>   >