سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/1/4
11:28 عصر

بزرگترین روستای کشور! +عکس

بدست اسماعیل معنوی در دسته مسجدسلیمان، امیدوار رضایی، نفت

هنوز به خاطرم هست وقتی به مناسبت یکصدسالگی اکتشاف نفت ایران در یکی از نشریات محلی مسجدسلیمان (استان خوزستان) که در آن زمان توفیق سردبیری اش را داشتم سرمقاله ای مستند و مستدل درخصوص لزوم مدیریت بودجه های نفتی منطقه نوشتم و از برخی عملکردهای سلیقه ای و سیاسی انتقاد نمودم مدیرعامل مربوطه به یکی از چهره های شاخص استان که که بنده را مرتبط با آن می دانست گلایه کرد که چرا معنوی از این چیز ها می نویسد؟!   حدود 2سال از آن قضیه می گذرد و آن مدیرعامل هم بدلایلی تعویض شد اما هنوز سوال من پا برجاست ! در شهری مانند مسجدسلیمان که زیرساخت های شهری در حد صفر می باشد چرا بودجه های میلیاردی نفت برای رنگ کردن سقف خانه های کارکنان شرکت نفت هزینه می شود؟ اگر این کار سیاسی نیست پس چیست؟!

آیا هزینه کردن 600میلیون تومان جهت خرید سطل های زباله بیهوده نیست؟(در مناطقی که اولویت دارنیستند)

آیا خرید هدیه های آنچنانی در شهری که جمعیت حاشیه نشینش روزانه رو به افزایش است رواست؟!

تصور کنید در دمای 50درجه داراها در خانه های شرکتی با برق رایگان 2یا 3کولرگازی روشن کرده اند و ندارها در دامنه کوه در خانه ای محقر با یک کولر آبی سر می کنند!

یکصدسالگی نفت گذشت  میلیاردها تومان طبق کاغذها و فاکتورها در این شهر هزینه شد اما هنوز هم وقتی از منطقه "سی برنج" عبور می کنی بوی نفت آزارت می دهد و مردمی را می بینی که در کنار چشمه های نفتی روباز و جوی های جاری نفت در صف نانوا ایستاده اند و تو چه می فهمی بیمار تنگ نفس و یا آسم در این سرزمین چه ها که نمی کشد ؟!

مسجدسلیمان شهری با دردهای نانوشته که امیدوار رضایی در حال سپری کردن چهارمین دوره نمایندگی اش می باشد هرچند که مردم به این ... امیدی ندارند اما براستی حیای گربه کجاست...؟!

جالب است بدانید ، مسجدسلیمان که در ده ها نوع امکانات زندگی حداقل در ایران اولین بوده  امروزه به بزرگترین روستای کشور تبدیل شده است.

 

 امیدواررضایی

 

  نفت در زندگی مردم!

 

چاه شماره یک مسجدسلیمان

89/1/4
12:38 صبح

آموزش رقص و هرزه گویی درسریال"زن بابا"

بدست اسماعیل معنوی در دسته زن بابا

"زن بابا" نام سریالی است که حدوداً ساعت یازده هرشب در ایام نوروز از شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود نکته قابل تامل در خصوص "زن بابا "این است که در تیتراژ ابتدایی خود رسماً و بطور مفصل "رقص پا" را همراه با موزیک مناسب آن آموزش می دهد و اصلاً این رقص هیچ ربطی هم به موضوع سریال ندارد.

نکته بعدی و حتی مهمتر در این برنامه بحث ترویج هرزه گویی است مثلا آنجا که پدر نیمه شب از پسرش می خواهد برای او همسری پیدا کند و پسر از او می پرسد  " برای همین الان می خواهی؟!"

براستی در کشوری که فقط در ایام نوروز قریب 3میلیون از جمعیت عموماً جوانش برای دیدار از آثار شهدا راهی سرزمین نور می شوند،این خواست عمومی است؟! ما قرار راه چه کسانی را ادامه دهیم؟!

 


89/1/2
3:27 عصر

با عشق تو همـتـم مضاعف باشــد

بدست اسماعیل معنوی در دسته

در راه تو حرکتــم مـــضاعف باشــد

با یاد تو برکـــتــم مضــاعف باشـــد

ای سید ما امر تو بر روی دو چشم

با عشق تو همـتـم مضاعف باشــد

 

شاعرش را نمی شناسم!


88/12/26
8:0 عصر

سال هزار و سیصد و فتنه!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

مرثیه ای برای پایان سال 88
چهارشنبه نیست اما من نشسته ام بر همان اتوبوسی که چهارشنبه ما را آورد راهپیمایی 9 دی و دارم از شیشه دل شکسته اتوبوس به حوادث امسال نگاه می کنم. چه سالی بود امسال. چه بی مثال بود امثال. امسال، سال نبود یک تمثال بود از کل تاریخ. حیف که تا چند روز دیگر به امسال باید بگوییم پارسال. این روزهای آخر سال برای من شده عین روزهای آخر محرم یا مثل روزهای آخر ماه رمضان. باید به جای دعای افتتاح دعای وداع خواند. الوداع ای سال خوبی ها ای سال پر حادثه. ای سال پر حماسه. ای سال ریزش ها ای سال رویش ها. در آستانه سال جدید باید گفت؛ الوداع ای سال حدید. ای سال "وانزلنا الحدید فیه باس شدید". باورم هست دیگر سال 1388 تکرار نمی شود. 1388 عاشورایی بود که یک سال طول کشید. به روایتی 8 ماه. چه سالی بود 1388. سالی با دو راهپیمایی. چه روزی بود 9 دی. چه حماسه ای بود 22 بهمن. چه خطبه ای خواند آقا در نماز جمعه. خداحافظ سال 1388. بدرود سال اصلاح الگوی مصرف. آیا ما باز هم زنده خواهیم بود و در پیاله تاریخ، عکس رخ یار را خواهیم دید؟ امسال ما به حرف مولای مان گوش جان دادیم و صرفه جویی کردیم در مصرف. ما امسال در مصرف عنوان "خط امام" صرفه جویی کردیم و گول عکس های سران فتنه با امام را نخوردیم. خط امام یعنی بسیجیانی که در فضای سایبر از عرض اینترنت وحشی رد شدند، نه در "والفجر هشت" که در "دهه فجر هشتاد و هشت". امسال ما ثابت کردیم بسیجیان خامنه ای بسیجیان خمینی دیگر هستند و خامنه ای هم نشان داد خمینی دیگر است. امسال ما صرفه جویی کردیم و به هر کسی با بصیرت نگفتیم. امسال واژه ها درست سر جای خود مصرف شد. ما عادت کرده بودیم به ول خرجی. الکی به این و آن می گفتیم خط امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، نخست وزیر امام. نوه امام را کاری ندارم اما نتیجه امام "سید حسن" با نام خانوادگی "نصرالله" است. ما امسال ول خرجی نکردیم و از بازار قطع نامه برای ولایت جام زهر نخریدیم. ما امسال ول خرجی نکردیم و به هر مکعب مستطیلی نگفتیم استوانه. ما امسال اجازه ندادیم انقلاب باز هم از جیب بخورد و همت کردیم و برایش سرمایه بصیرت جمع کردیم. امسال به عاشورا توهین شد اما حسین نگفت؛ "الان انکسر ظهری"، چه اینکه هم "علم" بود و هم "علم دار".
حسین قدیانی/http://ghadiani.blogfa.com/

88/12/25
10:26 عصر

منطقه عملیاتی شهید آبراهام لینکلن!

بدست اسماعیل معنوی در دسته خاتمی

وقتی باخبر شدم که سردار باقرزاده درخصوص عملکرد فرهنگی فاجعه بار دولت اصلاحات نما سخنانی داشته اند خوشحال شدم.مخصوصا اینکه این سخنان درخصوص شخص محمدخاتمی بود، سردار از عدم حضور و توجه خاتمی و همکیشانش در راهیان نور و فرهنگ ایثار و شهادت انتقاد کرده بود ومن از این جهت خوشحال شدم که طی 8ماه دفاع مقدس که پشت سر گذاشتیم بدلیل شدت و تعدد گاف های موسوی و کروبی خاتمی تا حدودی سعی کرده بود خود را از این دو جدا نماید که صدالبته مردم در 9دی و 22بهمن هر سه این بزرگواران را مورد عنایت قرار دادند. جالبتر اینکه رسانه های چپی و عموما مشکل دار وسایتهای فیلترشده با ذوق زدگی عکسی از خاتمی را منتشر کردند که در مناطق عملیاتی حضور داشته و من امشب اما با خاتمی حرفهای ناگفته زیادی دارم/

یقینا چند عکس ساده نمی تواند آن همه ظلم و بی اعتنایی شما به فرهنگ ایرانی اسلامی را پوشش دهد. هنوز هم قلب مادران شهدا با دیدن تصاویر رقص دختران نیمه عریان در جشنواره ایران زمینی که استاندار شما یکی از سخنرانانش بود به درد می آید. هنوز هم از اینکه آبراهام لینکلن را شهید نامیده اید در عجبم! هنوز هم انسانهایی هستند که از دیدن صحنه دست دادن یک ملبس به لباس شریف پیغمبر با دختران اجنبی غیرتشان به جوش آید! آقای خاتمی مهمتر از حضور در شلمچه اعتقاد به آن است، اعتقادی که در صحنه عمل نشانه هایی دارد و ما این نشانه ها را در دولت پوپولیست شما ندیدیم.

منصوبان به کدام دولت فتنه 18تیر را راه انداختند؟در 8ماه دفاع مقدسی که پشت سر گذاشتیم کدام جناح حامی اش تروریستها و بهایی ها بودند؟ براستی نظر شهدای شلمچه در این خصوص چیست؟ شما بهتر است به دیدار مناطق عملیاتی بروید که آبراهام در آن شهید شده است بگذارید ما در خاکهای شلمچه خودمان عشق بازی کنیم


88/12/20
9:41 عصر

وقتی که شانه ات را لمس کردم!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

وقتی شانه ات به شانه ام می خورد بجز حسی که شیطان تحریکش می کرد، احساس دیگری هم داشتم. اگرچه تو به ظاهردختری بی بندوبار بودی اما با انتقال این حس به من بزرگترین معلم زندگیم شدی.

مردم حال و هوای شب عید دارند. همه سعی می کنند خود  را نو کنند.

با همه مشغله هایم بدم نمی آید به بهانه ای به بازار سری بزنم، شال و کلاه کردم و براه افتادم-شال که نه، ولی از آنجایی که کچل کرده ام کلاه الزامی است!- شلوغی خیابان به حدی است که با اولین نگاه به پیاده رو ها کنسرو ماهی را تجسم می کنی-البته از نوع مختلطش!- آدم های جورواجوری که هرکدام در پی گمشده ای راهی سرای شیطان یا همان بازار شده اند. کنترل چشم سخت است وقتی لذت شیرین و بی نظیر شفع و وتر را نچشیده باشی.یک نقطه شلوغ نظرم را جلب کرد نزدیک شدم، وانت آبی رنگی که مرغ دولتی کیلویی 2500تومان توزیع می کرد مردم با چه اشتیاقی خود را به وانت می رساندند... .برخی هم لباس های مختلف را امتحان می کنند.اینجا بازار است بازار! . مرتیکه از این ته ریش ما هم خجالت نمی کشد، همان پسرجوانی را می گویم که شلوار خاکی رنگی پوشیده بود وقتی از کنارش می گذشتم خیلی راحت داخل گوشم گفت: عکس،سی دی،پاسور عکس،سی دی،پاسور عکس،سی دی،پاسور!

از آن بدتر ساندویچ فروشی بود که بیش از اینکه به سوسیس و کالباسش نگاه کند از شیشه جلوی فر عابرین پیاده را ورانداز می کرد _البته برخی عابرین خاص!

مردم را همچو دریایی می دیدم که هم ماهی های زیبا دارد و هم خرچنگ های زشت. با دنیایی از غرور و خودستایی و همچون تافته ای جدابافته که گویا خدا شخصا عدم خطایش را تضمین کرده، قدم می زدم و از رفتارهای زشت دیگران ایراد می گرفتم. به نظرم برخی افراد خیلی سست عنصر بودند که به این راحتی.... و ناگهان  شانه ام، شانه ای را لمس کرد...! البته بهتر است بگویم شانه ای، شانه ام را لمس کرد . نمی دانم شاید نتوان نام این حس را شهوت گذاشت اما هرچه بود رنگ و بوی خوبی نداشت من که تا همین چندلحظه پیش از دیگران ایرادات بنی اسرائیلی می گرفتم حالا در مخمصه ای گرفتار شده بودم که درآمدن از آن فقط با لطف خداممکن بود. وقتی که دلم نمی خواست شانه اش از شانه ام جدا شود همان دختر به ظاهر بی بندوبار را می گویم هرچند با لطف خدا گذاشتم و گذشتم اما تازه فهمیدم حکایت من حکایت ان مردی بود که از خدا می خواست به او چشم بصیرت دهد و وقتی خداوند حاجتش را برآورد و به او قدرت نگاه کردن به چهره برزخی مردم را داد وحشت زده شد و مدام به همه اشاره می کرد که مثلا تو سگ هستی یا تو گرگ هستی و... وقتی در بازار مسیرش آرایشگاهی خورد با تعجب دید که آرایشگر قیافه انسان دارد ماجرا را با او درمیان گذاشت و آرایشگر به او گفت بیا جلوی آینه چهره خودت را ببین ، او یک الاغ دراز گوش بیش ندید!

;jk

88/12/16
6:8 عصر

جنبش وبلاگی 'معصومینژاد را آزاد کنید'

بدست اسماعیل معنوی در دسته معصومی‌نژاد

حمید معصومی‌نژاد خبرنگار واحد مرکزی خبر در رم است.

51 سال سن دارد و هم در راهپیمایی‌های انقلاب بوده و هم در جنگ تحمیلی.در یک کلام مرد شجاع جنگ است.

خبرهایش از رم را همه به خاطر دارند. از رسوایی اخلاقی برلوسکونی تا ورشکستگی و بحران مالی ایتالیا.

بعد از ضربه کاری ملت ایران در 22 بهمن به نظام سلطه و دستگیری عبدالمالک ریگی تروریست و شرور شرق کشور، نهادهای امنیتی و سرویس‌های جاسوسی غرب بسیار تلاش کردند تا بتوانند افکار عمومی را از موفقیت‌های ایران منحرف کنند.

چاره‌ای نبود جز تولید یک بمب خبری. خبرنگار ایرانی قاچاق سلاح می‌کند!

شاید این دروغ، خنده‌دارترین اتهام سال‌های اخیر غرب به ایران باشد. واردات قیر و دوربین اسلحه هم جزو اتهاماتی است که برای معصومی‌نژاد تراشیده‌اند.

معصومی‌نژاد قربانی زیاده خواهی غرب است و باید هرچه سریعتر آزاد شود، آن هم بدون قید و شرط.

مدعیان آزادی‌بیان که طبل رسوایی خویش را کوبیده‌اند باید بدانند که عمر این گروکشی‌های سیاسی به سر رسیده است و هر چه سریعتر باید به رفتار زشتشان خاتمه دهند.

از تمامی دوستان وبلاگ‌نویس درخواست می‌کنم با پیوستن به جنبش وبلاگی "معصومی‌نژاد را آزاد کنید" و درج پست و تصویر معصومی‌نژاد به حرکت ما بپیوندند.

منبع: وبلاگ بیا تا برویم

***

پیشنهاداتی ساده برای حمایت از معصومی‌نژاد؛

تجربه نشریه نشنال جئوگرافی را به یاد دارید؟

این نشریه دست به تحریف نام خلیج فارس زد و با پاسخ و واکنش گسترده ایرانیان که از طریق نامه و ایمیل صورت گرفت، مجبور به عقب‌نشینی شد.

می‌شود یک بار دیگر آن را به کار گرفت و تمام کاربران ایرانی اینترنت با ایمیل به وزارت امور خارجه ایتالیا و شخص برلوسکنی، آنها را بمباران مجازی کرده و  وادار به پاسخگویی در مورد بازداشت معصومی‌نژاد و در نهایت آزادی وی کنید.

توجه داشته باشید این کار باید در یک بازه زمانی محدود و با قدرت انجام گیرد تا اثر بخش باشد.

در ضمن توی تصاویر گوگل  حتی یک عکس از معصومی‌نژاد نیست.

برای ?? ساعت هم که شده بیائیم عکس بالا یا مشابه آن را در وبلاگ‌هایمان قرار دهیم.

این دو طرح را به دوستان خود اطلاع دهید.وبلاگ خبرنگار تهرانی

در عصر ارتباطات و اطلاع رسانی و قرن بیست و یک بازداشت یک خبرنگار در اتحادیه اروپا

نشان از ضعف رسانه های غربی است .انها حقیقت را فدای سیاست کرده اند.

وبلاگ ارتباطات ارزشی


88/12/15
1:56 صبح

حرف های بی ربط نماینده چپی ها در رو به فردا!

بدست اسماعیل معنوی در دسته رو به فردا

برنامه رو به فردا که توانسته مخاطبین گسترده ای جذب نماید شب گذشته هم بی حاشیه نبود، گویا قرار است هر هفته نکته ای در این نشست خبرساز شود.

با شروع برنامه متوجه شدم که یامین پور نگران است و تمرکز لازم در ادای کلمات را از دست داده، بعد از لحظاتی مشخص شد که این نگرانی بدلیل عدم حضور نماینده جریان دوم خرداد در برنامه است.نصیرپور که ظاهرا گوشی موبایلش هم شارژ تمام کرده بود به برنامه نیامد تا مهدی کوچک زاده به تنهایی وظیفه اجرا را بدوش بکشد. هرچند به برخی حرفهای کوچک زاده نقد وارد بود اما درکل توانست مفید واقع شود.در دقایق پایانی اقای نصیرپور گوشی موبایل خود را شارژ کرد و بصورت تلفنی در استودیو حاضر شد. این یک تاکتیک رسانه ای است که فرد در پایان برنامه سوالات و شبهاتی مطرح نماید که فرصت لازم برای جواب دادن به آن نباشد اما نصیرپور به علت شتابزدگی و پرسیدن سوالی بی ربط از کوچک زاده «شما در انتخابات مجلس چندتا رای آوردید؟!!!» دستش خیلی زود رو شد و این تاکتیک را نتوانست اجرا کند. در ادامه اما در حالیکه کوچکزاده بیش از یک ساعت بصورت مستدل و منطقی عملکرد آقای هاشمی و محمدخاتمی را نقد کرده بود نصیرپور اینان را با القاب آیت الله و حجت الاسلام خطاب کرد و گویی این قسمت برای مردم بیشتر شبیه طنز بود که خاتمی را با عنوان حجت الاسلام خطاب کنند!

از نگاه حقیر این برنامه بیش از هرچیز مستدلل بودن و منطقی بودن جریان اصولگرا و شانتاژکار بودن اکثریت جریان چپ را مشخص کرده است.


88/12/15
12:5 صبح

شین مثل شریعتمداری!

بدست اسماعیل معنوی در دسته حسین شریعتمداری

متانت، استدلال و منطق اولین ویژگی هایی است که می توان برای تاثیرگزارترین تحلیلگر ایرانی برشمرد. همو که روزانه آسیب ها و انحرافات متعددی را در کشور شناسایی و برطرف می کند آری از حسین شریعتمداری سخن می گویم.

در این روزگار که کمتر می توان چهره مشهوری را یافت که به مسائل مالی و اخلاقی آلوده نشده باشد، شریعتمداری با وجود برخی انتقادهای موجود یر جریده اش توانسته در این آسمان پر خطر کیهانی را هدایت کند که در راه راست طی مسیر می کند.

به قول آقای رسایی کسی که فریاد می زند معلوم است که جیبش را پر نکرده اندو کسی که سکوت می کند ممکن است جیبش را پر کرده باشند، حسین آقا از انهایی است که از قبل انقلاب همواره فریادهایی زده که مهمترین آنها در دوره اصلاحات بود آنزمانی که یک تنه توانست از پس قطار نشریات زنجیره ای بر بیاید.

برای سلامتی و استمرار قلمت دعا می کنیم.همین.

 


88/12/12
10:35 عصر

ایمیلی از جانب امام خمینی(ره)

بدست اسماعیل معنوی در دسته نامه، پیک، امام خمینی

·       چندی پیش پیکی از جانب امام روح الله  به همه خبرگزاری ها ایمیلی فرستاد/امام خمینی از فردوس برین بر بهترین ملت تاریخ سلام فرستادند/انبیاء و اولیاء بر وجود اینچنین امتی افتخار کردند/ملائکه الهی از روز 22بهمن مدام در حال صلوات فرستادن بر این مردم خوش عهدند/امام روح الله در حالیکه بزرگانی چون مدرس، شیخ فضل الله نوری و نواب صفوی در سمت راست و مطهری و بهشتی و سیدمصطفی در سمت چپ او بودند از اقتدار و صلابت نائب امام عصر تقدیر کردند/بهشت آذین بسته شده و خوبان تاریخ از اینکه انقلاب اسلامی جان تازه ای گرفته خدا را شکر می کنند/آیت الله بهجت آیت الله بروجردی وآیت الله قاضی برای سلامتی امام خامنه ای دست بر دعا برداشته اند و یاران خاص حضرت مهدی(عج) دعا می کنند که انشااله بزودی پرچم اسلام را ایشان به حضرت مهدی(عج)  تحویل دهند/ در پایان این ایمیل روح اله الموسوی الخمینی از ملت ایران به جهت حضور بی سابقه در راهپیمایی 22بهمن تشکر کرد و فرموده اند با دلی آرام و ضمیری امیدوار به شما عرض می کنم، مادامی که همچون امروز پشتیبان ولایت فقیه باشید به مملکت شما آسیبی نخواهد رسید/گفتنی است آی دی پیک ویژه امام به شرح زیر است:

·          khomeini-behesht@velayat.ir

              


<      1   2   3   4   5   >>   >